responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 1074


32970 - ( پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود : ) يا على ! گروه باغى و گمراهى با تو خواهند جنگيد . بدان كه تو بر حقى ، هر كس آنروز ترا يارى نكند ، بداند كه از من نيست و با من نسبتى ندارد .
32971 - ( پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود : ) اى ابا رافع : بعد از من گروهى با على ( عليه السلام ) خواهند جنگيد ، خداوند جهاد با آن گروه ( مخالفين على عليه السلام ) را واجب كرده است و هر كس قدرت جنگ با آنان را نداشته باشد ، با زبانش بر عليه آنان تبليغ كند و هر كس قدرت تبليغ ندارد ، قلبا از آنها نفرت بجويد ، راه ديگرى غير از اين نيست .
( يعنى يا جنگ با اسلحه ، يا جنگ با زبان و يا انزجاز قبلى ، و هر كس هيچيك از اين سه كار را نكند ، خلاف حكم خدا عمل كرد . و جزو دشمنان على عليه السلام محسوب خواهد شد . ) 32972 - ( پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود : ) اى عمار ! چنانچه ديدى على ( عليه السلام ) به راهى مى رود و مردم به راه ديگرى ، مردم را رها كن و به راه على ( عليه السلام ) برو . زيرا او ترا به گمراهى نمى كشد و از هدايت خارج نمى كند .
- كنز العمال ج 13 ص 532 37285 - به حذيفه ( بن يمان ) گفتند : عثمان كشته شد ، مى گوئى چه كار كنيم ؟ گفت : به سراغ عمار برويد ، هر كارى او كرد ، شما هم بكنيد . گفتند : عمار از على ( عليه السلام ) جدا نمى شود . حذيفه جواب داد : شما از عمار بدتان نمىآيد ، بلكه حسادت شما به على ( عليه السلام ) باعث دورى از عمار شده است ، بخدا قسم كه على ( عليه السلام ) از عمار برتر و افضل است . بقدرى كه ابر از خاك زمين بالاتر است ، اگر چه عمار خودش از نيكان است .
37386 - كعب بن مالك مى گويد : رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم به عمار بن ياسر كه در حال بردن خاك خندق ( در جنگ خندق ) بود ، فرمود : گروه ياغى و گمراه و فتنه‌جو ترا خواهند كشت و آخرين نوشيدنى تو شربتى از شير خواهد بود .
37387 - خالد بن وليد مى گويد بين من و عمار اختلافى پيش آمد ، عمار رفت از من نزد رسول خدا صلى الله عليه ( و آله ) وسلم شكايت كرد ، منهم نزد آن حضرت رفتم ، عمار هنوز مشغول شكايت بود و حضرت ساكت تماشا مى كرد ، عمار گريه كرد و عرضكرد : يا رسول الله نمى شنوى چه مى گويم ؟ حضرت سرش را به طرف من ( خالد بن وليد ) بلند كرد و فرمود : هر كس

1074

نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 1074
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست