حقيقت عثمان به طلحه گفت : تو هم مىتوانى به من رأى داده و به ما بپيوندى و او هم دقيقا طبق خواسته عثمان عمل كرد . ) < فهرس الموضوعات > * * * عمر و شوراى عمر هدف واحدى داشتند و آن انتقال قدرت به بنى اميه بود ! < / فهرس الموضوعات > * * * عمر و شوراى عمر هدف واحدى داشتند و آن انتقال قدرت به بنى اميه بود ! < فهرس الموضوعات > عمر كاملا از نتيجه شورا مطلع بود ! ! < / فهرس الموضوعات > عمر كاملا از نتيجه شورا مطلع بود ! ! - كنز العمال ج 5 ص 736 14259 - حذيفه مىگويد : در مدينه از عمر پرسيدند : چه كسى پس از تو خليفه خواهد شد ؟ گفت : عثمان بن عفان . - تاريخ مدينه منوره ج 3 ص 933 ابو داود . . . از عمر بن ميمون روايت مىكند : عمر ابتدا از عثمان شروع كرد و گفت : چنانچه خليفه شدى ، از خدا بترس . ابراهيم بن منذر . . . از يحيى بن سعيد روايت مىكند : پس از آنكه عمر زخم خورد ، در حاليكه به سينه پسرش عبد الله تكيه داده بود ، وصايائى كرد و گفت : اگر عثمان را به خلافت بر گزينند ، به بهترين پيدا كردهاند . - طبقات كبرى ج 5 ص 20 وليد بن عطاء بن اغر و احمد بن محمد بن وليد ازرقى . . . از جد يحيى بن سعيد امرى روايت مىكند : سعيد بن عاص نزد عمر رفت و از او خواست خانه او را در ، بلاط ، بزرگتر كند . عمر به او گفت : نماز صبح را كه با من خواندى بيا حاجتت را بگو . سعيد مىگويد : همين كار را كردم ، عمر گفت : بيا به خانهات برويم ببينم چه مى گوئى ، به آنجا كه رسيديم ، قدرى به خانه من اضافه كرد و با پايش دور آن خط كشيد . گفتم : آنرا بيشتر كن ، اهل و عيال و اولاد من زياد است . گفت : همين مقدار بس است . بعد از من كسى به خلافت خواهد رسيد كه با تو صله رحم كرده و حاجت ترا برآورده خواهد كرد . همينطور هم شد . خلافت عمر تمام شد و عثمان به خلافت رسيد و آنگونه كه سزاوار بود به من رسيد و بسيار عالى حاجت مرا برآورده كرد و مرا در امانت خود شريك گردانيد . لذا سعيد بن عاص هميشه از ناحيه عثمان بخاطر فاميلىاش عزيز بود .