منتظر خدايمان . خدا مىگويد : من خداى شما هستم . سپس آنها نگاه مىكنند ، خداوند برايشان تجلى مى ند در حالى كه مىخندند آنگاه همگى از مؤمن و منافق با نورى كه دارند به دنبال او به راه مىافتند . از روى پل جهنم كه رد مىشوند چنگكها و دامها هر كه را كه خدا بخواهد مىگيرند و به آتش مىافكند . آنگاه نزد منافقين خاموش شده و مؤمنين نجات مىيابند . اولين گروه آنان كه صورتشان مانند ماه شب چهارده مىدرخشد ، هفتاد هزار نفرند كه بىحساب به بهشت مىروند . و پس از آنها ديگران . آنگاه نوبت به شفاعت مىرسد . آنقدر از جهنميان و اهل آتش شفاعت مىشود كه حتى كسى كه يك بار فقط لا اله الا الله گفته است او هم نجات مىيابد و حتى كسى كه فقط بقدر يك جو عمل خير انجام داده همه به بهشت مىروند و اهل بهشت بر آنان آب مىپاشد تا سوختگيهاى آنان شفا يابد . سپس از خدا مىخواهند مانند دنيا و ده برابر آن به آنان عطا كند . ( با قبول اين روايت بايد گفت كه هر كه هر چه مىخواخد گناه كند و ظلم و جنايت مرتكب شود و بداند كه يكبار كه لا اله الا الله گفته است بس است و نجات خواهد يافت . . . جدا خوش بحال گناهكاران كه هم كام گرفتند و هم به بهشت رفتهاند . و بيچاره مؤمنين كه در دنيا ضرر كردهاند . . . پناه بر هدا از اين تهمتها و مزخرفات ! ! ) خداوند مىفرمايد : منافقين در درك اسفل و بدترين جاى جهنماند . . . اما عمر فرموده خدا و پيامبر صلى الله عليه وآله را رد مىكند ! ! - در المنثور ج 6 ص 285 ابن مردويه از عبد الرحمان بن ميمون روايت مىكند : روزى كعب ( الاحبار يهودى ) نزد عمر بن خطاب آمد . عمر از او پرسيد : برايم بگو شفاعت محمد ( صلى الله عليه وآله ) روز قيامت تا كجا خواهد رسيد ؟ كعب جواب داد : خدا در قرآن از آن خبر داده است آنجا كه مى فرمايد ( ما سلككم فى سقى ) . . . تا ( اليقين ) ( چه باعث شد شما در جهنم افتيد . . . ) سپس كعب گفت آن قدر آن روز شفاعت مىشود كه كسانى كه حتى يك ركعت نماز نخواندهاند و هرگز فقيرى را سير نكرده و هرگز به روز قيامت ايمان نياوردهاند همه نجات مىيابند . بالاتر آنكه كسى كه حتى ذره خيرى در وجود او نبود ، او هم نجات خواهد يافت . ( اين روايات كه ناقل آن كعب الاحبار يهودى است بدست تواناى عمر در دولت به اصطلاح اسلامى عمر قدرت يافت و مرجع دينى و اعتقادى مسلمانان گشت ، پس از او عيادى و پيروان بىچون و چراى عمر نظير اين روايات را به نام ديگر