دفن در شب جايز است . همچنانكه ابوبكر در شب دفن شد ، و على ( عليه السلام ) فاطمه عليها سلام ) را شبانه دفن كرد . ودليل ديگر حديث عائشه است كه ما صداى بيلها را در آخرهاى شب هنگام دفن رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم شنيديم . ابو عبيده جراح هم مشغول جريانات پشت پرده سياسى بود ، . . . تنها كسانى كه كنار جنازه مبارك رسول خدا صلى الله عليه وآله باقى ماندند اهل بيت عليهم السلام و بعضى از انصار بودند ! ! - تاريخ يعقوبى ج 2 ص 114 به جعفر بن محمد ( امام صادق عليه السلام ) گفتند : آن كسى كه در خانه به اهل بيت تسليت گفت ، چه كسى بود ؟ فرمود : جبرئيل . حضرت را در دو پارچه صحارى و حبرى كفن كرده و على بن ابى طالب ( عليه السلام ) و عباس بن عبدالمطلب در قبر رفته تا حضرت را دفن نمايند . بعضى مىگويند : فضل بن عباس و شقران غلام آن حضرت در قبر رفتند . انصار گفتند : اجازه بدهيد ما هم سهمى داشته باشيم ، همچنانكه در حيات آن حضرت سهيم بوديم . على ( عليه السلام ) فرمود : شما هم اوس بن خولى را بفرستيد . قبر آن حضرت را ابو طلحة بن سهيل انصارى كند ، در مدينه غير از او و ابو عبيده جراح ( كه از قريش بود ) شخص ديگرى نمىتوانست قبر بكند . اما از آنجا كه ابو عبيده جراح نبود . ابو طلحة بن سهيل قبر را كند . آنگاه چند روزى مردم دسته ، دسته مىآمدند و بر بدن حضرت نماز مىخواندند . تا آنكه شب جهارشنبه حضرت را دفن كردند . زير بدن مبارك سجاده آن حضرت را قرار داده و قبر را چهارگوش كردند و روى آن را صاف نمودند ( قبر را مرتفع بلندتر از زمين نكردند . ) فاطمه زهرا عليها سلام گريان و ماتمزده در سوگ پدر ! ! - بخارى ج 5 ص 142 سليمان بن حرث از انس روايت مىكند : هنگامى كه بيمارى پيامبر صلى الله عليه ( وآله ) وسلم سخت شد و حضرت بيهوش گرديد ، فاطمه عليها سلام مىناليد : اى واى ، پدرم . حضرت فرمود : از امروز به بعد ديگر پدرت سختى نخواهد ديد . سپس از دنيا رفت . ناله فاطمه عليها سلام بلند شد . آه پدر جان كه دعوت خدايت را لبيك گفتى