responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 732


حضرت فرمود چشم مىگريد و دل مىسوزد ، اما چيزى نمىگوئيم كه خدا را به غضب آورد ، پسرم ابراهيم ما داغدار توئيم .
- مسند احمد ج 3 ص 194 حضرت رسول صلى الله عليه ( وآله ) وسلم ابراهيم را در آغوش گرفت و به خود چسبانيد ، انس مىگويد : يكبار ديگر هم ديدم كه ابراهيم در مقابل حضرت در حال جان دادن بود ، چشمهاى حضرت از اشك پر شد و فرمود : اشك مىريزد و دل مىسوزد اما چيزى نخواهم گفت كه خدا را به غضب آورد ، پسرم ابراهيم ما بخاطر تو داغدار و اندوهگينيم .
* * * عمر از نماز خواندن در مصلاى پيامبر صلى الله عليه وآله ممانعت نمود و آثار آن را نيز از بين برد ، سپس به فضائل خود افتخار مىكند ! !
- تاريخ مدينه ج 3 ص 865 شعبى مىگويد : عمر در محلى بنام روحاء فرود آمد ، ديد عده‌اى از مردم بسوى سنگهائى هجوم برده و در آنجا نماز مىخوانند ، پرسيد : قضيه چيست ؟ گفتند : اينان خيال مىكنند ، رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم در اينجا نماز خوانده است . عمر دستور داد آنجا را خراب كرده و بپوشانند . سپس گفت : پيامبر صلى الله عليه ( وآله ) وسلم در هر كجا كه بود ، وقت نماز كه مىرسيد ، همانجا نمازش را مىخواند و مىرفت .
آنگاه عمر شروع به تعريف كرد و گفت : روزى در مدرسه يهوديها بودم ، خوشم مىآمد كه چگونه تورات قرآن را ، و قرآن تورات را تصديق مىكند . در اين بين يهوديان گفتند : پسر خطاب ، تو از همه دوستان پيش ما عزيزترى . پرسيدم : چرا ؟ گفتند : بخاطر آنكه تو به ما سر مىزنى و با ما رفت و آمد مىكنى . گفتم : علت آمدن من به اينجا اينست كه دوست دارم ببينم چگونه تورات و قرآن يكديگر را تصديق مىكنند . همان هنگام رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم از آنجا رد شد ، يهوديان گفتند : هان ارباب تو رد شد ، برو خود را به او برسان . گفتم : شما را بخدائى كه حق و كتاب خود را به شما امانت داده ، آيا قبول داريد كه او رسول الله است ؟ ساكت شدند و هيچ جوابى ندادند . عالم و بزرگشان گفت : او حرف تند و غليظى به شما زد ، جوابش را بدهيد . آنها هم گفتند : تو بزرگ و عالم مائى ، تو جوابش را بده . عالم گفت : حال كه ما را چنين قسم دادى ،

732

نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 732
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست