responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 690


كرد ، هنگامى كه دست عمر در ظرف بود ، انگشتش به انگشت من خورد . عمر آخ و واى كرد و گفت : اگر به حرف من گوش داده بود ( منظور او پيامبر صلى الله عليه وآله بود ) هيچ چشمى ترا نمىديد ، در اين لحظه آيه حجاب نازل شد . . .
بخارى و ابن جرير و ابن مردويه از انس روايت مىكند : عمر بن خطاب گفت : يا رسول الله افراد خوب و بد همه نزد تو مىآيند ، كاش به زنانت دستور مىدادى خود را بپوشانند كه آيه حجاب نازل شد .
- بخارى ج 1 ص 45 يحيى بن بكير . . . از عائشه روايت مىكند : زنان پيامبر صلى الله عليه ( وآله ) وسلم شبها براى كارهاى خود بيرون مىرفتند ، عمر مرتبا به آن حضرت سفارش مىكرد زنانت را بپوشان ، اما حضرت توجهى نمىكرد ، تا يك شب بود كه سوده دختر زمعه ، همسر رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم كه زن قد بلندى بود ، بيرون آمد عمر او را ديد و با صداى بلند گفت : سوده ما ترا مىشناسيم ، عمدا اين بىاحترامى را كرد تا آيه حجاب نازل شود كه آيه هم نازل شد .
- الدر المنثور ج 5 ص 214 ابن جرير از عائشه روايت مىكند : زنان پيامبر صلى الله عليه ( وآله ) وسلم شبها براى كارهاى خود بيرون مىرفتند ، عمر مرتبا به آن حضرت سفارش مىكرد زنانت را بپوشان ، اما حضرت توجهى نمىكرد ، تا يك شب بود كه سوده دختر زمعه ، همسر رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم كه زن قد بلندى بود ، بيرون آمد عمر او را ديد و با صداى بلند گفت : سوده ما ترا مىشناسيم ، عمدا اين بىاحترامى را كرد تا آيه حجاب نازل شود كه ايه هم نازل شد .
بخارى و همرزمانش غافل شده و روايتى را نقل كرده‌اند كه ادعاى عمر را تكذيب مىكند ! !
- بخارى ج 6 ص 24 محمد بن عبدالله رقاشى . . . از انس بن مالك روايت مىكند : هنگامى كه رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم با زينب بنت جحش ازدواج نمود . مردم را اطعام نمود ، پس از آنكه غذا را خوردند

690

نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 690
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست