responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 413


) وسلم مراجعه نكرده بودم ، و آنحضرت هم هرگز با من آنچنان با خشونت برخورد نكرده بود ، تا آنجا كه با انگشت به سينه من زد و فرمود : عمر ، آيه صيف در آخر سوره نساء براى تو كافى نيست . سپس عمر گفت اگر زنده باشم چنان درباره كلاله حكم كنم كه هر كسى بتواند آنرا بفهمد ، چه قرآن بخواند و چه نخواند . . . .
- سنن بيهقى ج 6 ص 224 ابو عبدالله حافظ . . . . . . از معدان بن ابى طلحه روايت مىكند : عمر بن خطاب در روز جمعه خطبه خواند . . . . . . سپس گفت : رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم هرگز با من آنچنان با خشونت و درشتى برخورد نكرده بود ، كه در مسأله كلاله با من رفتار كرده ، تا آنجا كه با انگشت به سينه‌ام زد و فرمود : آيه صيف در آخر سوره نساء ( يستفتونك قل الله يفتيكم فى الكلالة . . . . ) براى تو كافى است . سپس عمر اضافه كرد : در آينده چنان درباره كلاله حكم كنم كه قرآن خوان و غير قرآن خوان بتواند آنرا بشناسد . كلاله بنظر من فاميل بغير از پدر است .
اگر زنده ماندم گردن كلاله را خواهم شكست واگر مردم شما اين كار را بكنيد .
- مسند احمد ج 1 ص 27 عبد الله . . . . . از معدان بن ابى طلحه روايت مىكند : عمر بن خطاب در خطبه روز جمعه پس از ذكر رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم و ابوبكر گفت : در خواب ديد به خروسى سه بار مرا خواند . معناى آن اينست كه اجل من نزديك است ، خيلىها بهمن مىگويند : جانشين تعيين كن ، چرا كه خداوند دين و خلافت و نبوت را ضايع هنخواهد كرد ، چنانچه از دنيا رفتم ، خلافت در بين اين شش نفر بن شورى گذاشته خواهد شد ، اين شش تا آخر مرضى رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم بودند ، عده‌اى با من در امر خلافت مخالفت كردند كه من آنها را كوبيدم ، اگر دوباره مخالفت كردند ، بدانيد آنها دشمنان خدا و كافر و گمراهند ، من بعد از خودم امرى مهمتر از ، كلاله ، باقى نمىگذارم ، هرگز براى چيزى مانند كلاله به رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم مراجعه نكرده بودم ، و آنحضرت هم هرگز ، با من آنچنان با خشونت برخورد نكرده بود ، تا آنجا كه با انگشت به سينه من زد و فرمود : عمر ، آيه صيف ، در آخر سوره نساء براى تو كافى نيست

413

نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 413
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست