- السنن الكبرى ج 4 ص 286 ابوبكر محمد بن الحسن بن فورك . . . از ابو قتادة روايت مىكند كه شخصى اعرابى ( عرب بيابان‌نشين ) از روزه حضرت رسول الله صلى الله عليه ( وآله ) وسلم سئوال كرد ، حضرت غضبناك شد بطوريكه آثار غضب در چهره حضرت مشهود بود ، عمر برخاست و گفت : ( رضينا بالله ربا وبالاسلام دينا وبك نبينا ) پناه مىبريم به خدا از غضب خدا و رسولش و مرتبا عمر اين كلمات را تكرار كرد تا آنكه حضرت آرام شد ، سپس گفت : يا رسول الله چه مىفرمائيد درباره كسى كه تمام عمر را روزه بگيرد ؟ حضرت فرمود : نه روزه گرفته و نه خورده است ( كنايه از اينكه روزه‌اش باطل است ) دوباره پرسيد كسى كه دو روز روزه بگيرد و يك روز بخورد ؟ فرمود : آيا كسى چنين توانى دارد ؟ پرسيد : كسى كه يك روز روزه بگيرد و دو روز بخورد ؟ فرمود : اى كاش من چنين قدرتى مىداشتم ، پرسيد : چه مىفرمائيد درباره روزه دوشنبه ؟ فرمود : دوشنبه روزيست كه من بدنيا آمده‌ام و در آن روز بر من نازل شده است ( ظاهرا منظور قرآن است ) پرسيد : چگونه است كسى كه يك روز روزه بگيرد و يك روز بخورد ؟ فرمود : اين روزه برادرم داود عليه السلام است ، پرسيد : روزه روز عاشورا ، چگونه است ؟ فرمود : من گمان مىكنم كه خداوند آن را كفاره گناهان يك سال قرار دهد . پرسيد : روزه روز عرفه چگونه است ؟ فرمود : گمان مىكنم خداوند آنرا كفاره گناهان سال قبل و بعد از آن قرار دهد .
همين روايت را مسلم در صحيح خود از يحيى بن يحيى وغير از او از حماد بن زيد و در يك صورت ديگر از مهدى بن ميمون نقل كرده است .
پيامبر ( ص ) خطبه خوانده در حاليكه جبرئيل در كنار او بود و از كسانى كه به اهل بيت ايشان جسارت كرده بودند خواست كه در حسب و نسب خود با حضرت برابرى كنند ، مردم تقاضاى بخشش كردند . . . حضرت ساكت شدند و عفو نكردند .
- مجمع الزوائد ج 7 ص 188 و از انس روايت شده كه روزى رسول الله صلى الله عليه ( وآله ) وسلم در حالى كه غضبناك بودند خارج شده و خطبه خواندند و فرمودند : از هيچ چيز سئوال نخواهيد نكرد جز آنكه جواب آنرا خواهم داد ، راوى مىگويد و ما ديديم كه جبرئيل در كنار حضرت بود ، راوى روايت را ذكر كرده تا آنجا كه عمر گفت يا رسول الله ، ما زمان زيادى با جاهليت فاصله نداشته و آنرا بياد داريم ،

37