ابن مسعود مىگويد : چنانچه علم قبائل عرب را در يك كفه ترازو و علم عمر را در كفه ديگر بگذارند ، باز هم علم عمر سنگينتر خواهد بود . آنها مىدانند كه عمر 10 / 9 علم را به تنهائى برده است . - مجمع الزوائد ج 9 ص 69 ابو وائل از عبد الله روايت مىكند : اگر علم عمر را در يك كفه ترازو و علم تمامى اهل زمين را در كفه ديگر بگذارند ، ترجيح با علم عمر خواهد بود . وكيع مىگويد : اين روايت را به اعمش گفتم ، منكر آن شد . نزد ابراهيم رفتم و قضيه را برايش نقل كردم ، منكر آن نشد كه گفت : بخدا قسم عبد الله بيشتر از اين را گفته است . مىگويد : به نظر من با رفتن عمر 10 / 9 علم از بين رفت . . . مىگويند : عمر فقيهترين مردم نسبت به كتاب خداست ! ! - تاريخ طبرى ج 4 ص 249 عبد الله . . . از قبيصة بن جابر اسدى روايت مىكند : آيا به شما نگويم با كه مصاحبت داشتهام ؟ با عمر بن خطاب مجالست كردهام كه هرگز از او فقيهتر و بهتر در علم و دين نديدهام . پس از او با طلحة بن عبيد الله مصاحبت داشتم كه از او سخاوتمندتر نديدم ، بدون سؤال و درخواست مىبخشيد . پس از او با معاويه رفاقت كردم ، از او دوستى بهتر نديدم كه ظاهر و باطنش يكى باشد . . . - مجمع الزوائد ج 9 ص 69 عبد الله يعنى ابن مسعود مىگويد : عمر عالمترين ما به كتاب خدا و بهترين قارى ما و فقيهترين ما در دين خداست . و اسد الغابه ج 4 ص 60 و تهذيب التهذيب ج 8 ص 310 و تهذيب الكمال ج 23 ص 474