بدنبال حفصه فرستاد و قرآنها را از او خواست تا آنها را پاره كند ، تا مبادا قرآنها با يكديگر اختلاف داشته باشند . اما حفصه نپذيرفت . - كنز العمال ج 2 ص 573 4755 - ابن شهاب از سالم بن عبد الله و خارجه روايت مىكند : ابوبكر قرآن را در كاغذهائى جمع كرد و از زيد بن ثابت خواست آنها را بازنگرى كند ولى زيد قبول نكرد . ابوبكر از عمر كمك گرفت تا زيد را قانع كردند اين كار را انجام دهد . لذا تا زمانى كه ابوبكر و عمر زنده بودند ، قرآن نزد آنها بود و پس از آندو به حفصه سپرده شد . عثمان از او خواست قرآن را به او بدهد . او امتناع كرد . عثمان تعهد كرد كه آنرا برگرداند . آنگاه پذيرفت . عثمان پس از آنكه از روى آن نسخههائى تهيه كرد ، قرآن حفصه را پس فرستاد . زهرى از سالم بن عبد الله روايت مىكند : مروان مرتبا به دنبال حفصه مىفرستاد و نسخههاى قرآن را از او طلب مىكرد . و او هم بشدت از دادن آنها امتناع مىكرد . اما بمحض آنكه حفصه مرد و از دفن او بازگشتند . مروان از عبد الله بن عمر ( پسر عمر و برادر حفصه ) خواست آن قرآنها را بدهد . عبد الله بن عمر هم داد . مروان آنها را گرفت و پاره كرد و گفت : اين كار را كردم ، زيرا آنچه در آن بود در قرآنهاى ديگر نوشته شده است . لذا بخاطر آنكه در طول زمان مردم درباره اين قرآن دچار شك و ترديد نشوند و نگويند شايد در آن چيزى بوده كه در قرآنهاى ديگر نوشته نشده است ، آنرا از بين بردم . ابن سيرين كه از دشمنان قسم خورده على عليه السلام است ، آرزو مىكند كه اى كاش قرآن على عليه السلام به دست مىرسيد . . . حال چرا قرآن آن حضرت را دولت ابوبكر و عمر و عثمان پخش نكردند ؟ ! ! - كنز العمال ج 2 ص 588 4792 - محمد بن سيرين مىگويد : براى ما روايت شده كه على ( عليه السلام ) از بيعت با ابوبكر امتناع كرد . ابوبكر از حضرت پرسيد : آيا از خلافت من ناراحتى ؟ جواب داد : نه ولى قسم خوردهام جز براى نماز عبا به دوش نيندازم تا آنكه قرآن را جمع كنم . مردم معتقدند كه آن حضرت قرآن را بر طبق نزول جمع كرده است . اى كاش آن قرآن را پيدا مىكردم تا علم فراوانى