responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 1083


آقاى عمر ، خودش و ابوبكر را بهتر از پيامبر صلى الله عليه و آله مى داند ، چرا كه رسول خدا صلى الله عليه و آله را نصيحت مى كند و حضرت چون به نصيحت او گوش نمى كند گرفتار عذاب مى گردد ! !
- مسند احمد ج 1 ص 32 عبدالله . . . . . از عمر بن خطاب روايت مىكند : در جنگ بدر اصحاب پيامبر صلى الله عليه ( وآله ) وسلم سيصد و چند نفر و مشركين بيش از هزار نفر بودند ، لذا آن حضرت روى به قبله ، دست به دعا برداشت و عرضكرد : خدايا كجاست وعده‌اى كه به من دادى ، خدايا وعده‌ات انجام ده . خدايا اگر اين گروه مسلمانان هلاك شوند ، ديگر كسى در روى زمين نيست كه ترا بپرستد . حضرت آنقدر تضرع و استغاثه كرد ، بطوريكه عبايش افتاد ، ابوبكر آمد و رداء حضرت را بر دوشش انداخت و عرض كرد : يا نبى الله با خدا مناجات كرد ، خداوند هم وعده‌اش را عملى خواهد ساخت كه اين آيه نازل شد ( اذ تستغيثون ربكم فاستجاب لكم انى ممدكم بالف من الملائكة مردفين ) ( زمانيكه استغاثه كرديد و خدا دعايتان را مستجاب كرد ، و شما را با هزار تن از ملائكه يارى نمود ) همانروز جنگ در گرفت و مشرين منهزم شده و هفتاد تن كشته و هفتاد تن اسير دادند . رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم با على ( عليه السلام ) و ابوبكر و عمر مشورت كرد ، ابوبكر گفت : يا نبى الله ، اين اسرا همه پسر عموها و اهل قبيله و برادران ما هستند ، بنظر من فديه بگير و آنها را آزاد كن ، تا آنكه آنچه را بعوان فديه مىگيريم موجب تقويت ما بر عليه خودشان شود ، و چه بسا خدا بخواهد هدايت شوند و به ما بپيوندند . رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم به عمر فرمود : نظر تو چيست ؟ گفت ، نظر من با ابوبكر فرق دارد ، به نظر من فلانى از بستگان خودم را به من و عقيل را به على ( عليه السلام ) و فلانى برادر حمزه را به او بده تا آنها را بكشيم ، تا آنكه خدا بداند در دل ما دوستى مشركين نيست ، اينها از بزرگان قريش‌اند . رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم نظر ابوبكر را پذيرفت ، و فديه گرفت و آزادشان كرد ، عمر مىگويد : فردا صبح نزد آن حضرت رفتم ، ابوبكر هم آنجا بود ، هر دو گريه مىكردند ، علت گريه را پرسيدم ، فرمود : چون فديه قبول كردم ، قرار است عذابى بر شما نازل شود كه اين آيه نازل شد ( ما كان لنبى ان يكون له اسرى حتى يثخن فى الارض ) ( هيچ پيامبرى حق جنگ ندارد جز آنكه بجنگد و اسير بگيرد ) تا اين آيه ( لولا كتاب من الله سبق لمسكم فيما اخذتم ) ( اگر مقدرى نبود ، بخاطر فديه‌اى كه گرفته بوديد ، فورا عذاب بر شما نازل مىشد ) بهمين خاطر بود

1083

نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 1083
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست