سميه ( سميه مادر عمار ياسر اولين زن شهيده اسلام است ) كه گروهى باغى و فتنهگر و گمراه ترا خواهند كشت و آخرين نوشيدنى تو در دنيا شير خواهد بود . 37405 - ام سلمه مى گويد : رسول خدا صلى الله عليه ( و آله ) وسلم عمار را در حال بردن سنگهاى خندق ( براى جنگ خندق ) ديد ، به او فرمود : واى بر تو اى پسر سميه ، گروهى باغى و گمراه و فتنهگر ترا خواهند كشت . 37406 - عبد الله بن عمرو مى گويد : شنيدم رسول خدا صلى الله عليه ( و آله ) وسلم به عمار فرمود : گروهى باغى و گمراه ترا خواهند كشت ، قاتل عمار به آتش بشارت داده شده است . 37407 - عبد الله بن حارث بن نوفل مى گويد : با معاويه از صفين برمى گشتيم ، شنيدم عبد الله بن عمرو از پدرش پرسيد : پدرجان آيا نشنيدهاى كه رسول خدا صلى الله عليه ( و آله ) وسلم هنگام ساختن مسجد به عمار فرمود : تو حريص و عاشق ثوابى ، تو اهل بهشتى ، گروهى باغى و گمراه ترا خواهند كشت ؟ پدرش جواب داد : بله شنيدهام . 37408 - حسن مى گويد : هنگامى كه پيامبر صلى الله عليه ( و آله ) وسلم به مدينه آمد ، فرمود : براى ما مسجدى بسازيد . پرسيدند : چگونه ؟ فرمود : مانند تخت موسى از خشت بسازيد . شروع به ساخت كردند ، حضرت خشتها را به دست آنان مى داد و عرض مى كرد ! خدايا زندگى زندگى آخرت است ، انصار و مهاجرين را بيامرز . عمار بن ياسر هم آنجا بود ، حضرت خاكها را از سر عمار پاك كرد و فرمود : واى بر تو اى پسر سميه كه گروه باغى و فتنهگر ترا خواهند كشت . 37409 - سعيد بن جبير مى گويد : عمار بن ياسر مشغول بردن خاك و سنگ براى ساختن مسجد بود . رسول خدا صلى الله عليه ( و آله ) وسلم آمد ، مردم گفتند : سنگى افتاد و عمار كشته شد . حضرت فرمود : نه ، عمار نمرده است ، او را گروهى باغى و گمراه و فتنهگر خواهند كشت . 37410 - ابن مسعود مى گويد : روز خندق را از ياد نمى برم ، آنروز حضرت خشت بدست مردم مى داد . در حالى كه سينهاش پر از گرد و غبار بود ، مى فرمود : زندگى ، زندگى آخرت است ، خدايا انصار و مهاجرين را بيامرز . عمار بن ياسر آمد ، حضرت به او فرمود : واى بر تو اى عمار ( اى پسر سميه ) كه گروهى باغى و گمراه ترا خواهند كشت . اويس قرنى