4775 - زمانيكه حذيفة بن اليمان براى فتح ارمنستان و آذربايجان مىجنگيد در سپاه او بر سر قرآن اختلاف شد ، حذيفه نزد عثمان رفت و قضيه را گفت ، از عثمان براى جلوگيرى از اختلاف مسلمانان مانند يهود و نصارى ، كمك خواست .
عثمان براى حفصه پيغام فرستاد كه قرآنهائى را كه نزد خود دارى براى ما بفرست ، حفصه هم آنها را فرستاد .
عثمان هم به زيد بن ثابت و سعيد بن عاص و عبد الرحمان بن حارث بن هشام و عبدالله بن زبير دستور داد نسخه هائى از قرآن را تهيه كنند . و به آنها گفت در هر كجا در لفظ قرآن اختلاف پيدا كرديد آنرا به لهجه و زبان قريش بنويسد . زيرا كه قرآن به زبان قريش نازل شده است . آنگاه پس از تهيه نسخه‌ها ، عثمان هر يك از آنها را به يك منطقه فرستاد و دستور داد هر چه غير از آن است سوزانده شود .
قرآن عمر با قرآن عثمان اختلاف داشت لذا مروان قرآن عمر را آتش زد .
- كنز العمال ج 2 ص 571 4751 - زيد بن ثابت مىگويد : پس كشتار اهل يمامه ابوبكر بدنبال من فرستاد ، عمر هم آنجا حضور داشت . . . قرآنهائى كه جمع آورى شده بود در زمان حيات ابوبكر دست او و پس از او دست عمر و پس از عمر دست حفصه سپرده شد .
- كنز العمال ج 2 ص 573 4755 - ابن شهاب از سالم بن عبدالله و خارجة روايت مىكند : ابوبكر قرآن در كاغذهائى جمع آورى نمود . سپس از زيد بن ثابت نظر خواهى كرد ، آن قرآنها در حيات ابوبكر در دست او و پس او در دست عمر و پس از عمر در دست حفصه نگهدارى مىشد . عثمان آنها را از حفصه خواست و او نداد تا آنكه عثمان تعهد كرد پس از استفاده آنها را برگرداند و از آنها نسخه هائى تهيه كرد و برگرداند .
سالم بن عبدالله روايت مىكند : مروان بدنبال حفصه فرستاد تا آن قرآنها را به او بدهد . اما حفصه نپذيرفت . پس از مرگ حفصه ، مروان بدنبال عبدالله بن عمر فرستاد و قرآنها را خواست ، او هم داد . مروان هم آنها را پاره كرد و گفت اين كار را كردم تا مبادا بعدها بمرور زمان اين قرآن مورد شك و ترديد قرار گيرد .

102