responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : احوال وآثار محمد بن جرير طبرى ( فارسي ) نویسنده : علي أكبر شهابي    جلد : 1  صفحه : 77


< شعر > غر جحاجحة بيض مراذبة اسد تربّب فى الغيضات اشبالا يرمون عن شدفٍ كانّها عبط فى زمخر يعجل المرمى اعجالا ارسلت اسدا على سود الكلاب فقد اضحى شريد هم فى الارض فلالا فاشرب هنيئاً عليك التاج متّكئاً فى راس غمدان داراً منك محلالا و اطل بالمسك اذ شالت نعامتهم و اسبل اليوم فى برديك اسبالا تلك المكارم لا قعبان من لبنٍ شيباً بماء فعادا بعد ابوالًا < / شعر > چون امية بن ابى الصلت كه يكى از شعراى مشهور عصر جاهلى است ، در اشعار فوق خلاصه‌اى از يك داستان تاريخى را كه از مفاخر و مآثر ايران است برشتهء نظم درآورده و اين سند از زبان يك تن شاعر عرب گفته شده است نه از زبان و قلم يك تن ايرانى ، ازين جهت تمام اشعار به همان ترتيب كه طبرى در تاريخ خود آورده است ، درين رساله آورده شد .
« امية بن ابى الصلت » در ابتداى اشعار اشاره برفتن « سيف بن ذى يزن » نزد هراكليوس امپراطور روم و نااميد شدن او مىكند آنگاه شرحى دربارهء انوشيروان و ايرانيان ميگويد مفاد و خلاصه‌اش اين است . سيف پس از هفت سال سرگردانى و نوميدى ، بسوى خسرو انوشيروان شاهنشاه ايران روى آورد . انوشيروان گروهى از « آزادگان » [1] را با او بجانب يمن فرستاد . چه كسى مانند خسرو انوشيروان شاهنشاه شاهان بفرياد او رسيد ؟ و چه فرماندهى مانند « وهرز » در روز جنگ او را يارى كرد ؟ خداى پاداش دهاد اين مردم آزاده و شريف را ؟ هرگز در ميان ساير مردمان مانند آنان را نمىبينى . مردمانى دلاور و شجاع و مرزبانانى سپيد رو و بزرگوار هستند .



[1] ايرانيانى كه بيمن رفته بودند و از آنان فرزندانى بوجود آمد در يمن و در نزد عربها به « بنى الاحرار » يا « آزادگان » شهرت يافته بودند . )

77

نام کتاب : احوال وآثار محمد بن جرير طبرى ( فارسي ) نویسنده : علي أكبر شهابي    جلد : 1  صفحه : 77
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست