نام کتاب : احوال وآثار محمد بن جرير طبرى ( فارسي ) نویسنده : علي أكبر شهابي جلد : 1 صفحه : 57
داده است و ازينرو خواننده با كمال ميل و رغبت به خواندن آن ميپردازد . باقى مجلدات شامل مطالب تاريخى و حاوى فوائد مهمى است » در اين جا بحث و تحقيق دربارهء تاريخ طبرى را خاتمه ميدهيم و براى اينكه خوانندهء اين رساله تا اندازهاى از چگونگى مطالب تاريخ طبرى آگاه شود و نيز در پارهء از موارد كه ابو على بلعمى در ترجمه خود اضافاتى آورده است ترجمه را با اصل مقايسه كند ، چند قسمت از مجلد اول را كه شامل تاريخ قبل از اسلام است به فارسى ترجمه ميكنيم و چند مورد از ترجمهء ابو على را نيز عينا در اين جا نقل و خود ما نيز همان مورد را از تاريخ طبرى ترجمه ميكنيم : در جزء دوم تاريخ طبرى كه بيشتر از پادشاهان ايران از كيانيان و اشكانيان و ساسانيان بحث كرده است ، شرح مبسوط و سودمندى درباره واليان و فرماندهانى كه از جانب شاهنشاه ايران در خاك حيره ( عراق عرب ) و خاك حمير ( يمن ) حكومت كردهاند نوشته است از آن جمله دربارهء حاكم يمن در زمان خسرو پرويز چنين مينويسد : مروزان فرمانده ايرانى از جانب هرمز در يمن « از هشام بن محمد شنودم كه : هرمز پسر انوشيروان « زين » را كه حاكم يمن بود عزل كرد و « مروزان » را بجاى او برگزيد . « مروزان » زمان درازى در يمن فرمانروا بود چنانكه داراى فرزندانى شد و فرزندانش بسن رشد و بلوغ رسيدند . يمن داراى ناحيهء كوهستانى بود بنام « مصانع » . در زمان « مروزان » مردمان آن ناحيه بناى سركشى و مخالفت گذاردند و از دادن ماليات و خراج خود - دارى كردند . در مدخل دژ محكم مصانع كوه بلندى وجود داشت كه صعود بدان ممتنع بود نزديك آن كوه ، كوه مرتفع ديگرى بود كه ميان آن دو بريدگى و دره عميقى وجود داشت كه عبور از آن نيز مشكل بود و بخاطر كسى نميرسيد كه بتواند از آن تنگه بگذرد . مروزان براى سركوبى مردم مصانع بدان ناحيت لشكر كشيد چون بدانجا رسيد و وضع طبيعى آنجا را ديد دريافت كه جز از يك دروازه بدان دژ راهى نيست و آن دروازه را نيز هميشه يك تن نگهبانى مىكند . مروزان براى دست يافتن به آن دژ محكم بر كوهى كه برابر دژ بود بر شد و تنگترين فاصله ميان دو كوه را در نظر گرفت
57
نام کتاب : احوال وآثار محمد بن جرير طبرى ( فارسي ) نویسنده : علي أكبر شهابي جلد : 1 صفحه : 57