نام کتاب : يادداشتهاى استاد مطهرى ( فارسي ) نویسنده : مرتضى مطهري جلد : 1 صفحه : 74
امثال هوبز آزادى را امرى طبيعى و ناشى از ميل طبيعى هركس به نفس خود و به سودجويى شخصى دانستهاند . ( رجوع شود به ورقه هاى « حقوق » ظهر ص 22 ) . 7 . از نظر ما خواستن و اراده اگر آن را ناشى از هدفى در طبيعت ندانيم منشأ حقى نمىشود ، اين خواست در حيوان هم هست . 8 . از نظر ما توجيه حيثيت ذاتى انسان به اين است كه براى انسان مقامى و درجه اى خاص در وجود قائل شويم و براى او مأموريتى تكوينى و غائى ( نه تشريعى ) قائل گرديم . منع و جلوگيرى چون ايجاد سد در مقابل هدف طبيعت است و جلو تكامل را مىگيرد و تكامل با هدف صورت مىگيرد جايز نيست ، يعنى منشأ اين حيثيت ذاتى مرتبهء وجود و مأموريت دادن طبيعت است و اساساً حقوق را جز از طبيعت آن هم با شناسايى اصل علت غايى نمىتوان توجيه كرد . 9 . از نظر فلسفهء اجتماعى تطبيقى ، ما بايد اين بحث را در مسألهء حسن و قبح عقلى جستجو كنيم . 10 . در ورقه هاى « اسلام و آزادى عقيده » ما ميان خوب و بدى كه واقعيتش به ذوق و انتخاب بسته است و خوب و بدى كه از اين نظر مطلق است فرق گذاشتهايم - رجوع شود . 11 . در اعلاميهء جهانى حقوق بشر فرقى ميان تساوى حقوق و تشابه حقوق [1] گذاشته نشده است . ما در يادداشتهاى « حقوق زن » اين دو جهت را از يكديگر تفكيك كردهايم . 12 . كارل ماركس و برخى ديگر از اروپائيان سيستم اقتصادى يا سياسى خود را براساس حقوق طبيعى و حيثيت ذاتى بشرى ننهادهاند . 13 . رجوع شود به كتاب ( جهانى كه من مىشناسم ) و كتاب ( لذات فلسفه ) و كتاب آزادى فرد و قدرت دولت . عقم فلسفهء اروپا : 14 . از نظر ما فلسفهء اروپايى از لحاظ بيان فلسفه و منشأ آزادى و همچنين از لحاظ بيان علت لزوم احترام آزادى عقيم است ، زيرا قادر
[1] . و به عبارت ديگر يك جنسى يا دوجنسى بودن حقوق .
74
نام کتاب : يادداشتهاى استاد مطهرى ( فارسي ) نویسنده : مرتضى مطهري جلد : 1 صفحه : 74