responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : يادداشتهاى استاد مطهرى ( فارسي ) نویسنده : مرتضى مطهري    جلد : 1  صفحه : 388


باشد .
اين ايراد فروغى از اينكه مىگويد : « شايد اين بيانات به طوركلى صحيح باشد » سخيفتر است ، زيرا اگوست كنت مىتواند مدعى شود كه آنچه از دين كاتوليك نمىتوان قبول كرد و با علوم مثبت ناسازگار است ريشه هاى ماوراء الطبيعى است ، اما آداب و مناسك جزء امور تحققى است ، و بعلاوه اگر عبادات و مناسكى نباشد دين نيست ، يك مكتب فلسفى است كه سر و كارش با عقل و فكر است و اگوست كنت دنبال دين است كه بر عواطف حكومت كند و عقل را تحت نفوذ قرار دهد .
خلأ معنوى در اروپا و جانشين سازى براى دين :
به هرحال دين انسانيت اگوست كنت و گرايش عده زيادى از مردم خصوص دانشمندان ، نشانهء خلأ معنوى است در اروپا و نشانهء آن است كه بشر در عين انكار خدا و پرستش ، براى ارضاء غريزه فطرى دينى خود و هم براى اينكه مىداند چيزى در اجتماع جاى دين را نمىگيرد به جانشين سازى مىپردازد و اين گونه مهملات را بهم مىبافد [1]



[1] . در كتاب ( نيكنيازى ) صفحه 33 قسمتهاى خوبى از مقاله اى در مجلهء « جهان نو » به قلم داريوش آشورى تحت عنوان « دو چهرهء نهيليزم ( مكتب نفى و انكار همه اديان و اصول و ارزشها و حقايق و اخلاق ) امروز غرب » نقل مىكند : فلسفهء به اصطلاح بشردوستانه : « . . . آن بورژوازى پرشورى كه باستى را فتح كرده و پرچم ناسيوناليسم را برافراشت امروز چيزى ندارد كه بدان بينديشد مگر بىانديشگى ! نسل جوان اروپايى بر نقطهء پوچ ايستاده است . امروز غرب دارد صادراتش را تحويل مىگيرد : آشوب اجتماعى ، نوميدى ، سرگردانى ، حس حقارت ، نهيليزم را . او همه اينها را به ملتها و تمدنهاى ديگر تحميل كرده بود . . . نهيليست چنين مىانديشد كه براى من نيست ، بگذار براى هيچ كس نباشد . . . و بدين لحاظ به جانب انهدام خود و همه ميل مىكند . . . قدرت عظيمى نيز دراختيار دارد . فلسفهء بشردوستى غرب نوعى حس گناه است و براى جبران مافات است : اما عكس العمل ديگر را در پيدايش نوعى فلسفهء بشردوستانهء رومانتيك مىبينيم كه در سطوح مختلفى از روشنفكران ، غرب را به خود مشغول داشته است . يك سر آن راسل است با ديدهء سادهء عملى و سر ديگر آن سارتر با ديدهء فلسفى پيچيده و سخت و بىآرام ، و در اين وسط روشنفكران سياست و اقتصاد مثل تيبورمنده كه مىكوشند راههاى عملى براى مشكلات خود و ديگران بيابند . اما سارتر . . . با آن مشرب عارفانه و آزاديش از هرچه رنگ تعلق پذيرد و آن تئورى پيچيدهء مسؤوليت و تعهدش نمودى ديگر از روح غربى است كه با نوعى حس گناه مىخواهد جبران مافات كند . سارتر مانند رواقيها به برادرى و برابرى بشر معتقد است و به حكومت جهانى ، يا آزادى و اختيار و به پرهيزكارى و پارسايى . اضطراب خالى شدن زير پا و از دست دادن تكيه گاه : سارتر امروز نماينده آن تمايل روشنفكرانه در غرب است كه مىخواهد با افكندن خود به دامن بشريتى كلى خود را از اضطراب خالى شدن زير پايش برهاند . . . با جانشين كردن هومانيسم به جاى مذهب ، از خداى كلى بشريت كه جانشين خداى كهن شده است براى خود و تمام غرب طلب آمرزش مىكند . . . روشنفكر امروز كه نمىخواهد خود را در بن بست سرد و يأسآور تمدن بورژوازى خود ببيند و مىخواهد موج نهيليزم را از سر بگذراند و راهى به آينده بگشايد ، از كليساى مسيحى « مظهر عالى تمدن و فرهنگ » مىگريزد و به معبد هومانيزم پناه مىبرد . درواقع خود را با قشر نوخاستهء بشرى ( مردم مستعمراتى سابق ) يكى مىكند و خود را در آيندهء او سهيم مىكند . »

388

نام کتاب : يادداشتهاى استاد مطهرى ( فارسي ) نویسنده : مرتضى مطهري    جلد : 1  صفحه : 388
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست