نام کتاب : يادداشتهاى استاد مطهرى ( فارسي ) نویسنده : مرتضى مطهري جلد : 1 صفحه : 357
و يا يك شئ ديگر طبيعت است كه در اصل فطرت و طبيعت سالم است ولى عوامل خارجى سبب فساد و انحراف او هستند . اين صحيح نيست زيرا خود انسان مورد ملامت است . 2 . اينكه هم مدح و هم ذم هر دو مربوط به سرشت انسان است . انسان دوسرشتى است ، هم سرشت خاكى و لجنى و زمينى دارد و هم سرشت ملكوتى و خدايى ، و دو كشش جبرى بر انسان حاكم است : كشش خدايى و علوى و ملكوتى ، و كشش سفلى و سجّينى و شيطانى . مدح انسان مربوط است به قسمت اول و ذم او به قسمت دوم . ديگر بستگى دارد كه كدام سرشت قويتر باشد و يا عوامل خارجى به سراغ كداميك آمده باشد . اين هم صحيح نيست . انسان به شكل يك موجود مختار و آزاد مذمت شده است . 3 . اينكه مدح مربوط است به سرشت انسان ، آن هم نه تنها قسمت علَّيينى آن بلكه جامعيت و مظهريت تامهء آن كه همهء استعدادها بالقوه در او هست و حتى سرشت خاكى انسان از آن نظر كه او را در شرايط آزادى و اختيار و انتخاب قرار مىدهد نيز خوب است . فطرت انسان حتى از نظر فطرت خاكى در مجموع ساختمان انسان خوب است . آنچه انسان را بد مىكند سوء انتخاب انسان است . به عبارت ديگر انسان دو نوع خوبى دارد : خوبى فطرى كه او ملاك خوبى انسان نيست ، آن همان بهشتى بودن قبل الدنياى آدم است . پس از آمدن آدم به زمين و زمينى شدن كه با نوعى عصيان كه جز از ارادهء آزاد و قيام در مقابل امر حق و ناموس خلقت حاصل نمىشود شروع شد ، از اين مرحله است كه خوبى و بدى انسان در قوس صعود مشخص مىشود . پس انسان دو مدح دارد و يك ذم . يك مدح انسان مدح انسان نيست ، مدح خالق انسان است از نظر آفرينش كامل و جامع انسان كه در آيات « لَقَدْ خَلَقْنَا الإنْسانَ فى أحْسَنِ تَقْويم » و يا « فَتَبارَكَ الله أحْسَنُ الْخالِقينَ » و يا « لَقَدْ كَرَّمْنا بَنى ادَمَ » و « إنّا عَرَضْنَا الاْءمانَةَ . . . » و امثال اينها بيان شده است و يك نوع مدحى است كه از انسان به عنوان يك فاعل
357
نام کتاب : يادداشتهاى استاد مطهرى ( فارسي ) نویسنده : مرتضى مطهري جلد : 1 صفحه : 357