نام کتاب : يادداشتهاى استاد مطهرى ( فارسي ) نویسنده : مرتضى مطهري جلد : 1 صفحه : 306
نيست ، ايمان گرايش و تسليم و محبت و علاقه است . لهذا شيطان با آنكه از نظر شناخت كسرى ندارد بلكه حكيم و فيلسوف است ( هم خدا را مىشناسد و هم صفات و افعال او را ، انبيا را ، معاد را ) معذلك قرآن او را جاحد و كافر مىداند . اسلام تسليم است نه معرفت . البته اسلام تسليم از روى معرفت است . اصل چهارم جداً مورد قبول است . ايمان اسلام صرفاً به خاطر زيربناى اعتقادى و فكرى براى ايدئولوژى اسلامى و برنامه عملى نيست ، بر خلاف برخى مكاتب ديگر . مثلًا در كمونيسم آنچه اصالت دارد نظريات اجتماعى و اقتصادى و سياسى است ولى نظر به اينكه اينها به صورت يك برنامه عملى آنگاه درمىآيد كه متكى بر يك جهان بينى متناسب باشد ، ماترياليسم ديالكتيك به عنوان تكيه گاه ايمانى آن اصول پذيرفته شده است ، يعنى ارزش اعتقاد به ماترياليسم صرفاً ارزش زيربنايى است و الَّا خود ماترياليسم به عنوان يك ايده و آرمان پذيرفته نمىشود . لهذا اخيراً برخى كمونيستها متوجه شدهاند كه ضرورتى ندارد بر اين زيربناى فكرى - كه تحميلى بود كه مبارزات احمقانه كليسا كرد - تكيه كنند . ولى در اسلام ايمان ضمن ارزش زيربنايى و ارزش يك جهان بينى متناسب براى ايدئولوژى اسلامى ، خود صددرصد اصالت دارد ، و اين از آن جاست كه اسلام براى روح اصالت و بقا قائل است و ايمان - چه از نظر عنصر معرفت و چه از نظر عنصر گرايش و محبت - كمال روح است . آياتى از اين قبيل : « وَمن أعْرَضَ عَنْ ذِكْرى فَإنَّ لَه مَعيشَةً ضَنْكاً وَنَحْشُرُه يَوْمَ الْقِيامَةِ أعْمى قالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنى أعْمى وَقَدْ كُنْتُ بَصيراً قالَ كَذلِكَ أتَتْكَ اياتُنا فَنَسيتَها وَكَذلِكَ الْيَومَ تُنْسى » و همچنين : « وَمن كانَ فى هذِه أعْمى فَهُوَ فِى الاْخِرَةِ أعْمى وَأضَلُّ سَبيلًا » و همچنين : « يَوْمَ يَقولُ الْمُنافِقونَ وَالْمُنافِقاتُ لِلَّذينَ امَنُوا انْظُرونا نَقْتَبِسْ من نورِكُمْ قيلَ ارْجِعوا وَرائَكُمْ فَالْتَمِسوا نوراً » .
306
نام کتاب : يادداشتهاى استاد مطهرى ( فارسي ) نویسنده : مرتضى مطهري جلد : 1 صفحه : 306