نام کتاب : يادداشتهاى استاد مطهرى ( فارسي ) نویسنده : مرتضى مطهري جلد : 1 صفحه : 285
4 . داستان حضرت و ابن مسعود و مصحف . 5 . الهى سينه اى ده آتش افروز . . . هر آن دل را كه سوزى نيست دل نيست . 6 . پس چرند است كه « عاقل مباش . . . » . سقراطى بودن اما نحيف و لاغر بهتر است از خوكى فربه و ضريّه . 7 . بيمارى غير از درد است . درد اعلام و اخطار است ، بيدارى و آگاهى است . حسرت و زارى كه در . . . 8 . جمله « صديق كل امرئ عقله و عدوه جهله » نقطه مقابل آن شعر است كه : دشمن جان من است . . . گوينده آن شعر به ضررهاى بىحسى و بى دردى و لختى و چشم و گوش بسته بودن [ توجه ] نكرده است . 9 . دردها دو قسم است : درد خدا و آخرت ، درد غربت ، و ديگر درد انسانها . همان طورى كه مىدانيم تمام اين در دو جمله خلاصه مىشود : رابطه با حق ، رابطه با خلق . درد عرفانى مربوط است به رابطه با حق و درد اجتماعى مربوط است به رابطه با انسانها ( رجوع شود به ورقه هاى « انسان و غربت او در اين جهان » . 10 . مىتوان گفت كه درد سومى هست و آن در رابطه انسان با خودش است از قبيل درد زيردست بودن ، درد منت كشيدن ، درد تأخر ، درد اسارت . 11 . سيد جمال در زمان خود چيزى حس مىكرد كه ديگران حس نمىكردند و دردى داشت كه ديگران در اثر عدم حساسيت و لختى حس نمىكردند . از خود مردم بيشتر درد آنها را حس مىكرد . 12 . مردم در خواب حس نمىكنند . آيا نبايد مزاحم خواب مردم شد كه در راحتى بىحسى بمانند يا بايد مزاحم خواب آنها شد و بيدارشان كرد تا حس كنند و ناراحت شوند ؟ . 13 . پس خلاصه اين است كه انسان كامل در يك تعبير جامع يعنى
285
نام کتاب : يادداشتهاى استاد مطهرى ( فارسي ) نویسنده : مرتضى مطهري جلد : 1 صفحه : 285