نام کتاب : يادداشتهاى استاد مطهرى ( فارسي ) نویسنده : مرتضى مطهري جلد : 1 صفحه : 27
و يا خواب و خوراك و خشم و شهوت داشته باشد نفى مىكند . اما ببينيم آدميت را كه به اينها نمىداند به چه چيز مىداند . در سه شعر ماقبل آخر بيان كرده است : درنده خويى از طبيعت انسان بميرد ، از پاى بند شهوت آزاد شود و به اصطلاح آزادى معنوى پيدا كند . در يكى از اين سه شعر نتيجهء رهايى از درنده خويى و از پاى بند شهوت را چنين توصيف مىكند كه آدمى به جايى مىرسد كه جز خدا نمىبيند ، به اين معنى كه جز خدا چيزى را لايق خدمت و فعاليت براى او نمىبيند . و باز به قول خود سعدى مىرسد به جايى كه : همه هرچه هستند از آن كمترند - كه با هستىاش نام هستى برند . مىگويد : < شعر > ره عقل جز پيچ در پيچ نيست بر عارفان جز خدا هيچ نيست توان گفتن اين با حقايق شناس ولى خرده گيرند اهل قياس كه پس آسمان و زمين چيستند ؟ بنى آدم و ديو و دد كيستند ؟ پسنديده پرسيدىاى هوشمند جوابت بگويم كه آيد پسند كه خورشيد و صحرا و كوه و فلك پرى ، آدميزاد و ديو و ملك همه هرچه هستند از آن كمترند كه با هستىاش نام هستى برند < / شعر > 4 . وقتى كه سخن به اينجا رسيد كه آدميت به اين است كه درنده خويى از طبيعت انسان بميرد ، انسان از پاى بند شهوت آزاد گردد ، اين سخن به ميان مىآيد كه عامل آدميت ، عامل و قدرتى كه درندگى و درنده خويى [ را ] از طبيعت انسان بگيرد چيست ؟ اينجاست كه پاى يگانه قدرتى به ميان مىآيد كه فقط اوست چنين اعجازى را انجام دهد . همانطور كه در مقدمهء كتاب ( محمد خاتم پيامبران ) گفتهايم همهء دژها براى قدرت علمى و فنى بشر تسخيرپذير است الَّا يك دژ . . .
27
نام کتاب : يادداشتهاى استاد مطهرى ( فارسي ) نویسنده : مرتضى مطهري جلد : 1 صفحه : 27