حساسيت است . اما بعد از جمل وارد خانه اى مىشود . زنى كه كسانش كشته شده بودند جلويش را مىگيرد ، فحش مىدهد ، نفرين مىكند .
مىگويد متعرضش نشويد . يك نفر خارجى مىگويد : « قاتله الله ما افقهه » و اهميت نمىدهد . اما زن بيوه اى را كه مىبيند بىكس است و مشك آب به دوش دارد سخت متأثر مىشود .
33 . مسأله اصلاح تدريجى و اصلاح انقلابى از راه جهش و تبديل كميت به كيفيت و تشديد شرايط و آماده كردن آن براى انهدام و اينكه ماركسيسم طرفدار دوم است و اولى را نفى مىكند ، ولى ما اين نظر را صحيح نمىدانيم و اصلاح تدريجى را نفى نمىكنيم .
34 . راجع به مصانعه كه به معنى مداهنه است ، درباره مداهنه در قرآن آمده است : * ( وَدّوا لَوْتُدْهِنُ فَيُدْهِنونَ . ) * اين نكته را بايد درنظر داشت كه مصانعه و مداهنه گاهى مستشعر و باتوجه و به زبان آمده است و گاهى بىزبان است ، نوعى متاركه كه دو طرف مىدانند ولى به زبان نمىآورند وجود دارد . اغلب مراجع روحانى اين گونه مصانعه مىكنند .
35 . جملهء « القوى عندى ضعيف حتى اخذ الحق منه » يعنى من اهل مصانعه نيستم ، مصانعهء سكوتى هم ندارم .
كلمهء « مصانعه » در جريان على و معاويه زياد به چشم مىخورد . در دفتر 22 ص 71 داستان نصيحت مغيره و ابن عباس و زياد بن حنظلهء تميمى آمده است كه حضرت امير عليه السلام را توصيه به مدارا با معاويه مىكردند و على قبول نمىكرد ، زياد متمثل به اين شعر شد :
< شعر > و من لم يصانع فى امور كثيرة يضرّس بانياب و يوطأ بمنسم < / شعر > يكى از مراتب مصانعه مصانعه با اجتماع است ، چشم پوشى از معايب جامعه است به معنى استفاده از نقاط ضعف آنها نه مبارزه با نقاط ضعف آنها . از جمله نقاط ضعف جامعه اين است كه در مسائل مذهبى گاهى حساسيت جامعه متوجه مسائل خاصى مثلًا بحثهاى مربوط به خلافت مىشود . مريدها ناراضى مىشوند . داستان مرحوم آقاميرزا محمد ارباب و زيارت عاشورا .

262