مقايسه غزالى و كانت ، امتياز غزالى و نقص كار او :
ص 8 : غزالى و كانت و اينكه اين هر دو ، فلسفه را كافى ندانستند ولى غزالى به سلوك قلبى روآورد بر خلاف كانت ، مقايسه آنها با يكديگر كه هر دو فلسفه نظرى را نارسا مىدانند و كانت متوقف مىشود و غزالى به عرفان و سلوك متوسل مىشود و نقص كار غزالى در اين است كه نتوانست ارتباط اساسى ميان فكر فلسفى و اشراق را دريابد ( همان كارى كه صدرا كرد ) .
( پانصد سال اخير ) .
ص 10 :
« در ظرف مدت پانصد سال اخير ، فكر دينى در اسلام عملًا حالت ركود داشته است . » .
هدف قرآن .
هدف اساسى قرآن عاليترين آگاهى است :
ص 12 :
« هدف اساسى قرآن بيداركردن عاليترين آگاهى آدمى است تا روابط چندجانبه خود را با خدا و با جهان فهم كند . . . گوته هنگامى كه نظرى كلى به اسلام همچون يك نيروى تربيتى مىانداخت به اكرمان چنين گفت : اين تعليم هرگز دچار شكست نمىشود ، ما با همه دستگاههاى خويش دور تر از آن نمىتوانيم برويم ، و اگر كلىتر گفته شود هيچ كس نمىتواند دور تر از آن برود . » .
ص 14 : قرآن و جهان .
ص 15 : قرآن و انسان .
ص 17 : رابطه مدد خدا با انسان ( * ( إنَّ الله لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ ) * . . . ) .
روش تجربى قرآن :
ص 18 : روش تجربى قرآن در مسأله توحيد .
اقبال در خطابه اول درباره معرفت و تجربه دينى [ بحث مىكند ] ، در خطابه دوم درباره محك فلسفى تجربه دينى ، در خطابه سوم تصور خدا و معنى نيايش ، خطابه چهارم درباره من بشرى ، آزادى و جاودانى آن ، در خطابه پنجم روح فرهنگ و تمدن اسلامى ، خطابه ششم اصل

235