عدّه ايضاً من مجددى مذهب الامامية على رأس المائة الثالثة كذا بعد ان عد الرضا من مجددى مذهب الامامية على رأس المائة الثانية كذا و عد السيد المرتضى من مجددى مذهب الامامية على رأس المائة الرابعة . » .
در ( ديوان باباطاهر ) چاپ وحيد دستگردى ، رباعى باباطاهر را اينطور ضبط كرده است :
< شعر > مو آن بحرم كه در ظرف آمدستم چو نقطه بر سر حرف آمدستم به هر الفى الف قدى برآيد الف قدم كه در الف آمدستم < / شعر > و مطابق نسخهء ادوارد هرن آلن انگليسى ، مصراع دوم بيت اول اين است : مو آو نقطه كه در حرف آمدستم .
يكى از آثار اينكه سنت عالم را مبعوث شدن يك شخصيت بر سر هر صد سال يا هر هزار سال بدانيم اين است كه مردم هميشه منتظر افراد و اشخاص هستند و بهانه اى است براى افراد كه خرسوارى كنند و جنجال راه بيندازند همان طورى كه فتنه ها و كشتارها در اين كشور بر سر اين مطلب شد ، بر خلاف اينكه سنت الهى را همان قرار دهيم كه قرآن فرموده كه « إن الله لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتّى يُغَيِّروا ما بِأنْفُسِهِمْ » ، مردم را متوجه معايب و نواقص عقلى و اخلاقى و عملىشان كنيم صددرصد مردم را بيدار و هوشيار كرده‌ايم .
سيد كاظم رشتى در ( شرح القصيده ) در ضمن شرح اين شعر : بضجيع حضرتك الجواد محمد - و حفيدها و هوالامام الافضل ، بياناتى دارد مبتنى بر مجددين قرون .
عبدالباقى افندى در مدح حضرت موسى بن جعفر عليه السلام به مناسبت هديه اى كه سلطان محمودخان براى آن حضرت فرستاده ، قصيده اى سروده و ظاهراً آن هديه قطعه اى از پردهء روى قبر مقدس حضرت رسول صلى الله عليه و آله [ بوده ] كه سلطان مزبور آن را به آستانهء آن حضرت اهدا كرده است و سيد كاظم رشتى به دستور ابوالفتوح على رضا پاشا وزير ، آن قصيده را شرح عرفانى كرده است . عبدالباقى

172