نام کتاب : يادداشتهاى استاد مطهرى ( فارسي ) نویسنده : مرتضى مطهري جلد : 1 صفحه : 160
13 . در انديشهء اسلامى كه جهان را بر حسن مىداند و عبث و باطل را مردود و منفى مىشمارد ، عبث و تصادف و بخت و اتفاق وجود ندارد . شما امروز ببينيد اعتقاد به بخت و تصادف چقدر زياد است . در سخنرانى 22 رمضان 81 از سخنرانيهاى ( بيست گفتار ) گفتيم كه ادبيات ما مملوّ است از مفهوم شانس و بخت و تصادف [1] اينكه اى آقا هيچ چيزى شرط هيچ چيزى نيست و حال آنكه « سُنَّةَ الله . . . وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ الله تَبْديلًا » ، چرخ ستمگر و كجرو و نظام عالم هيچ در هيچ است ، و بهشت را به بها نمىدهند به بهانه مىدهند ، با فكر اسلامى كه هر چيز براساس سنت الله است و جهان به عدل و ميزان برپاست ناسازگار است . 14 . در ورقه هاى « استقلال فكر » بحث نسبتاً مفصلى دربارهء فكر مستقل اسلامى و ضرورت آن كرديم ، مراجعه شود . هيچ ملتى بدون استقلال فكرى به استقلال اجتماعى ، سياسى ، اقتصادى نمىرسد . محال است كه ما از نظر فكر و فلسفهء زندگى واردكننده و پيرو و كپيه باشيم و بتوانيم از نظر اجتماعى مستقل باشيم . البته مسألهء نياز علمى و صنعتى غير از نياز فكرى است . هيچ مانعى ندارد كه ملتى از نظر علمى و صنعتى نيازمند باشد ولى از نظر فلسفهء زندگى و اصول زندگى مستقل و بىنياز باشد . نياز فكرى است كه موجب محو شخصيت مىشود نه نياز علمى . چينىها ، ژاپنىها و
[1] . در مقايسهء بخت و هنر مىگويند : < شعر > اگر به هر سر مويت دو صد هنرباشد هنر به كار نيايد چو بخت بد باشد < / شعر > در مقايسهء بخت با سعى و عمل و كوشش مىگويند : < شعر > از اين بوالعجبتر حديثى شنو كه بىبخت كوشش نيرزد دو جو < / شعر > يا : < شعر > چندانكه جهد بود دويديم در طلب كوشش چه سود چون نكندبخت ياورى < / شعر > در مقايسه با زور و قدرت مىگويند : < شعر > چه كند زورمند وارون بخت بازوى بخت به كه بازوى سخت < / شعر > يا : < شعر > به رنج بردن بيهوده گنج نتوان يافت كه بخت راست فضيلت نه زوربازورا < / شعر >
160
نام کتاب : يادداشتهاى استاد مطهرى ( فارسي ) نویسنده : مرتضى مطهري جلد : 1 صفحه : 160