نام کتاب : يادداشتهاى استاد مطهرى ( فارسي ) نویسنده : مرتضى مطهري جلد : 1 صفحه : 514
در حكم طبيعت ثانيه و غرايز ثانويهاند ، و بنا بر نظريهء عرفا . . علم و ايمان - سخن دوركهايم دربارهء روح حاكم بر جامعه در قديم عطف به ورقه هاى « يادداشت علم و ايمان » در ورقه هاى علم و ايمان ، مخصوصاً شايد در سخنرانى تبريز و جزوه هاى كتب درسى مدارس گفتيم كه امتياز انسان از غير انسان به دو چيز است : شعاع درك و بينش بالاتر از سطح محسوسات ، ديگر شعاع خواستهء بالاتر از سطح ماديات ، و گفتيم جامعه نياز دارد هم به درك و فهم و عقل و هم به خواسته هاى ما فوق فرد ، و گفتيم كه مشكل لاينحل ، ايمان به آرمانهاى فوق فردى و خواسته هاى غيرشخصى است . مشكل لاينحل : و گفتيم اين نياز امروز شديدتر است ، در گذشته پيوندهايى نظير عصبيت كه در حكم روح اجتماعى بود حاكم بر افراد بود . اكنون سخن دوركهايم را كه اصالة الاجتماعى است دربارهء روح اجتماعى در قديم نقل مىكنيم . در جزوهء ( فلسفه اخلاق ) ( درس 22 از درسهاى دكتر شريعتى در حسينيهء ارشاد ) مىگويد : سوسياليسم و انديويدوآليسم نوعى الينه كردن انسان است . از دوركهايم نقل مىكند كه : در جامعهء قديم فرد وجود نداشت : « در جامعه هاى قديم « فرد » ( individu ) وجود نداشت . هر جامعه اى يك شخصيت واحد و تجزيه ناپذير و اصيل بود كه آحاد خود را همچون سلولهاى يك پيكر در خود جذب كرده بود ( سوسياليسم ) و روح جمعى و وجدان جمعى ( conscience collective ) حاكم بر همه بود و در تن هر يك روح و وجدان جمع ( قبيله ، قوم ، ملت ، خاندان و حتى يك جامعهء شهرى ، روستايى ، ايلى و خانوادگى ) حيات و حركت داشت و وجود و شخصيت حقيقى هر تنى را كه عضو جمع بود مىساخت و شخصيت فردى و مستقل در او نبود . » . ولى در عصر ما اين روح زايل شده و در حال زوال است و جامعه
514
نام کتاب : يادداشتهاى استاد مطهرى ( فارسي ) نویسنده : مرتضى مطهري جلد : 1 صفحه : 514