نام کتاب : يادداشتهاى استاد مطهرى ( فارسي ) نویسنده : مرتضى مطهري جلد : 1 صفحه : 298
آمده ] نيز منطبق است ، فرق كمال و تمام در اين است كه تمام نسبت به اصل وجود شئ است ، مثلًا يك ساختمان مادامى كه همه آنچه در نقشه هست ساخته نشده ناتمام است ، و نماز تا به پايان نرسيده ناتمام است و همچنين روزه ، ولى كمال در جهت ارتفاع شئ است ، يعنى شئ پس از تمام ممكن است مراحلى را طى كند و در آنچه هست افزايش يابد . لهذا گفته مىشود كمل عقله و گفته نمىشود تمّ عقله و گفته مىشود تمّ البناء و گفته نمىشود كمل البناء ، گفته مىشود كمل الطفل و گفته نمىشود تمّ الطفل . پس ناقص در مقابل تمام ، يعنى آنكه كمبود در اصل وجود دارد ، و ناقص در مقابل كامل آن است كه به مرحله رُقاء خود نرسيده است . از اين رو اول بايد از انسان تمام سخن گفت . انسان ناقص به معنى ناتمام نيز دو جور است : يا معيوب است يعنى بيمار است و اختلال در تركيبات انسانى روحى او صورت گرفته است مانند انسانهاى عقده اى يا ماشين زده و غيره ، و يا ناتمام است از اين رو كه به نحو عدم و ملكه فاقد يك شرط و جزء انسانى است مثل انسان جاهل بما هو جاهل يا عاجز بما هو عاجز . پس درحقيقت سه مرحله است : انسان زير صفر و به تعبير قرآن « بَلْ هُمْ أضَلُّ » و انسان در حد صفر يعنى انسان بدوى وحشى ناآگاه قريب الافق يا هم افق با حيوان ، و انسان كامل متعالى . مقدمتاً بايد درباره انسان سالم و معيوب بحث كنيم . ر . ك : ورقه هاى « انسان سالم » و ورقه هاى « انسان ايده آل » يادداشت انسان كامل ، مكتب عقل 1 . آيا عقل از نظر اسلام همچنانكه يونانيان بعد از سقراط معتقد بودند ، از نظر شناخت جهان اصالت دارد و معرفت عقلى معرفت واقعى
298
نام کتاب : يادداشتهاى استاد مطهرى ( فارسي ) نویسنده : مرتضى مطهري جلد : 1 صفحه : 298