نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي جلد : 1 صفحه : 77
وى نقل كردهاند ( مانند مولوى در موارد مختلف ، افلاكى در مناقب العارفين ، سلطان ولد در آثار خود و . . . ) ، برمى آيد كه وى فىالجمله ، با علوم رسمى آشنا بوده است و آن چنان نيست كه برخى گمان كردهاند كه وى بىسواد و كتاب ناخوانده است . آنچه اين شايعهها را قوّت مىبخشد ، كثرت افراد بىسواد و امّى در ميان مشايخ تصوّف است . ( 1 ) البته معلومات وى در سطح بالايى قرار ندارد و به هيچ روى قابل قياس با برخى از مشايخ در آن زمان چون : نجم الدين خوارزمى ، سعد الدين حمّوى ، سيف الدين باخرزى ، محى الدين عربى ، و . . . نيست . گويا خود شمس به اين ضعف ، ( به گونهاى ) اعتراف مىكند ، آنجا كه مىگويد : « اگر سخن من چنان خواهد استماع كردن ، به طريق مناظره و بحث از كلام مشايخ يا حديث و قرآن ، نه او سخن شنيدن ، و نه از من برخوردار شود . و اگر به طريق نياز و استفادت خواهد آمدن و شنيدن ، كه سرمايه نياز است ، از او فايده باشد . . . » . ( 2 ) بنابر يك نقل ، كه در نفحات الانس آمده ، شمس تبريزى هنگامى كه نزد مرشد و پيرِ خود باباكمال جندى ، به همراه فخرالدين عراقى ، آداب طريقت و سلوك مىآموخت ، استاد به وى مىگويد : « فرزند شمس الدين ! از آن اَسرار و حقايق ، كه فرزند فخرالدين
1 - مثل داود بن كثير ما خلا ، صلاح الدين زركوب ( خليفه اول مولوى ) و . . . در اينجا سخن عين القضاة همدانى در مورد شيخ بركه همدانى كه از مشايخ صوفيّه است ( و خواندنى است ) نقل مىشود : . . . بركه جز فاتحه و سورهاى چند از قرآن ياد ندارد و آن نيز به شرط بر ( حفظ ) ، نتواند خواند كردن . و ليكن مىدانم كه قرآن را او داند درست . وگر راست پرسى حديث موزون هم به زبان همدانى هم نداند كردن و ليكن مىدانم كه قرآن او داند . . . ( نفحات الانس ص 416 ) . 2 - مقالات ، ص 85 . احتمال هم دارد كه مراد وى حالت انقياد و تسليم كامل در برابر خود ( به عنوان مرشد ) باشد .
77
نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي جلد : 1 صفحه : 77