نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي جلد : 1 صفحه : 489
يادم هست در مجلس جشن مولا اميرالمؤمنين ( عليه السلام ) كسى شعرى را مىخواند كه با موازين اسلامى نمىساخت ، آية اللّه بروجردى به وى فرمود : نخوان ، برادرم آقاى حاج على آقا صافى واسطه شد و بنا كرد به توجيه كردن كه اشكالى ندارد و . . . آية اللّه بروجردى به اين بيت اشاره كرد كه اين بيت چه توجيهى دارد و با موازين اسلام چگونه مىسازد ؟ توبه اين جمال خوبى چو به طور جلوه آيى * ارنى بگويد آن كس كه گفت لن ترانى يا خودم از ايشان شنيدم كه به اين مضمون مىفرمود : من زمانى بود كه مثنوى را مطالعه مىكردم ، روزى صدايى را شنيدم كه مىگفت : راه را گم كرده است ; پس از آن مطالعه مثنوى را ترك كردم ( 1 ) ، و به جاى آن عدّة الداعى ابن فهد را براى مطالعه انتخاب كردم . به هر صورت آية اللّه بروجردى مفاهيم و اصطلاحات مأخوذه از ديگران را در معرفة اللّه و ربط عالم شهادت به عالم غيب ، قاصر از اصطلاحات قرآنى مىدانست ، در شرايط ادب و ترك خودبينى و تنزّه از غرور علمى اكتفاء به همان راهنماييهاى شرعى و شرح و بسط و تغير ( 2 ) و بيان آنها مىدانست ، چنانچه از خواجه طوسى قدّس سرّه القدّوسى به اين مضمون نقل شده است كه در رعايت اين تأدّب مىفرمايد : اگر اصطلاحات عرفانى و اسماء الحسناى الهى از شرع نرسيده بود ، و امناى وحى آن را تلقين نكرده بودند و از طريق آنان مجاز در به كار بردن اين اسماء نبوديم ، با ملاحظه شرط ادب و عرض قصور از معرفت نمىتوانستيم به خود اجازه بدهيم كه خدا را حتى با اين الفاظ و اسماء الحسنى بخوانيم ، بديهى است اين مرتبه كه از
1 - اين قضيّه بطور تفصيل از زبان آية اللّه فاضل لنكرانى وفقه اللّه گذشت . 2 - ظاهراً « تفسير » صحيح باشد .
489
نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي جلد : 1 صفحه : 489