نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي جلد : 1 صفحه : 475
معروف آن عصر ، كه عصر صوفى گرى و خانقاه سازى و اوج گرفتن عرفان نظرى ( مكتب محى الدين عربى ) بود درباره كتاب مثنوى و ناظم آن مطلب قابل توجهى از آنها ديده نشد . شگفتتر آنكه از صوفىهاى معروفى كه در شهر مهم قونيه - شهر مولوى - زندگى مىكردند نيز در اين زمينه توسط منبع معتبرى سخنى نقل نشده است . البتّه از قرن نهم به بعد شخصيتهايى كه گرايش به تصوّف داشتند به مثنوى توجه كردند و برخى به شرح و تفسير و يا استشهاد به آن پرداختند . از جمله : لاهيجى ( از عرفاى قرن نهم ) در شرح گلشن راز ابيات زيادى را از مثنوى نقل مىكند . حسين خوارزمى ( وفات 840 ) از بزرگان سلسله كبرويه اولين شرح قابل توجه و دقيق به نام جواهر الاسرار را نوشت . ( 1 ) جامى نيز تعدادى از اشعار مثنوى را شرح كرده است و . . . در عصر حاضر نيز عدهاى عقيده فوق العادهاى نسبت به مثنوى دارند و آن را در حد قرآن منظوم بالا مىبرند ، و هر چند تعدادى از آنها معتدل ترند و برخى ضعفها و عيبهاى مثنوى را گوشزد كردهاند ، لكن اين نقصها را موجب آن نمىدانند كه از عنوان قرآن منظوم بودن ساقط شود . از جمله شيفتگان مثنوى و مولوى ، فاضل معاصر بديع الزمان فروزانفر است كه زحمات فوق العادهاى در مورد مثنوى كشيده است و منابع حديثى و داستانى آن را حتى الامكان استخراج نموده و به گردن مولوى حق زيادى دارد . آقاى فروزانفر در مقدمه شرح خود جملاتى دارد كه حاكى از شدّت دلبستگى و حتى خودباختگى وى نسبت به مثنوى است ، مىگويد : نزديك به چهل سال است كه به توفيق خداى بزرگ و جذب و كشش باطن پرفروغ حضرت مولانا عظم اللّه اسراره كه معدن حقايق و سرچشمه فياض معرفت است به مطالعه و تأويل مثنوى شريف اشتغال دارم و در اين مدت مثنوى را بارها از آغاز تا پايان خوانده ام و شرح و حواشى آن كتاب آسمانى را در مطالعه گرفته .
1 - سرّنى ، ص 771 .
475
نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي جلد : 1 صفحه : 475