نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي جلد : 1 صفحه : 450
سوّمين چيزى كه انسان متدرّب را به ريب مىاندازد تجاوز اين آقايان از اين معنى به عشق مجازى است ، كه حدّاقل آن نظر به صورت امردان زيباروى است ، و اين معنى نيز از كردار صوفيه و گفتار مثنوى ظاهر است . و مرحوم نورى فرموده است : و هذا طريق كلّما ازداد صاحبه سيراً ازداد بعداً عن ساحة معرفة الحق ( 1 ) « اين راه « عشق » راهى است كه هر چه صاحبش بيشتر در آن سير كند از ساحت معرفت حق دور مىشود » و گذشت درخواست شمس از مثنوى كه نازنين پسرى مىخواهم . و در احاديث وارد است كه : النظر سهم من سهام ابليس . ( 2 ) « نگاه تيرى از تيرهاى شيطان است . » مرحوم نهاوندى در كتاب جنّتان مدهامّتان مىنويسد : گويند روزى زنى در راهى شبلى ( 3 ) را سلام كرد ، او جواب داد بىآنكه اعراض كند ، بعد از آن امردى او را سلام كرد ، روى از او گردانيده جوابش داد ، از آن حالش سئوال كردند ، فرمود : با آن زن يك شيطان همراه ديدم قوّت مقاومت داشته اعراض نكردم ، امّا با امرد دو شيطان ديدم از ضعف مقاومت ترسيدم ، اعراض را لازم ديدم . . . ( 4 ) بالأخره عشق از صوفيه در فلسفه وارد شده ، و بعض فلاسفه بزرگ را تحت تأثير قرار داد ، تا آنجا كه بعد از نفى و اثبات ، جهت اثبات - يعنى عشق به امردان را - ترجيح داده است . مثنوى كه اين همه از عشق سخن گفته در مقابل به حكماء و عقلاء و فقهاء توهين كرده است و در جايى مىگويد :