نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي جلد : 1 صفحه : 399
و ملاّ جامى گفته : روزى كه نمايشش به يك منوال است * اندر صفت كمال هر يك حالست در به دو وجود اگر بقايى دارد * اين نيست بقاء تجدّد امثال است امّا عبارت سابق كه « الدنيا ساعة » بر فرض كه حديث هم باشد دلالتى بر مدّعاى آنها ندارد ; زيرا ساعت در لغت به معنى زمان اندك آمده است ، شاعر گويد : و لو لم يكن إلاّ معرج ساعة * قليلاً فانّى نافع لى قليلها و مرحوم شيخ طوسى ( رحمه الله ) در تهذيب از حضرت صادق ( عليه السلام ) نقل كردهاند كه آن حضرت از رسول خدا چنين روايت مىكند : تنفّلوا في ساعة الغفلة ( 1 ) در ساعت غفلت نافله بخوانيد و سپس آن حضرت ساعت غفلت را به وقت بين مغرب و عشاء تفسير فرموده است . ( 2 ) ساعت بر قيامت هم اطلاق شده است ، آنجا كه مىفرمايد : و هم عن الساعة مشفقون . ( 3 ) « آنها از قيامت ترسانندگانند . » و همچنين در آيات ديگر . و از رسول خدا ( صلى الله عليه وآله و سلم ) نقل شده كه فرمود : بعثت أنا و الساعة كهاتين . ( 4 ) « مبعوث شده ام من و قيامت مثل اين دو » ، و اشاره فرمود به انگشت سبّابه و وسطى ، كه اشاره است به اينكه آن حضرت خاتم پيامبران و رسول آخر زمان است و بعد از ايشان پيامبرى نخواهد آمد تا قيامت برپا شود . حاصل كلام آنكه اين عبارت علاوه بر اينكه ثابت نيست كه حديث باشد بر
1 - تهذيب شيخ طوسى 1 / 205 ، قطع رحلى . 2 - به كتاب مفتاح الفلاح شيخ بهايى ( رحمه الله ) صفحات 196 - 197 - 198 مراجعه فرماييد تا معنى ساعت بر شما روشن شود . 3 - سوره انبياء آيه 49 . 4 - مسند احمد حنبل 3 / 124 .
399
نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي جلد : 1 صفحه : 399