نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي جلد : 1 صفحه : 374
گاه خورشيد و گهى دريا شوى * گاه كوه قاف و گه عنقا شوى ( 1 ) تا آنجا كه گويد : بر مثال موجها اعدادشان * در عدم آورده باشد يادشان مفترق شد آفتاب جانها * در درون روزن ابدانها ( 2 ) خلاصه حاصل قول به وحدت وجود آن است كه حق تعالى به منزله دريا است و خلق به منزله موجها ، و موج در واقع عين دريا است . ( 3 ) كه گفتهاند : اين جهان موجهاى اين درياست * موج و دريا يكى است غير كجاست و باز مثنوى گفته : كان جهان همچون نمكسار آمدست * هر چه آنجا رفت بىتلوين شدست اين جهود و مشرك و ترسا و مغ * جملگى يك رنگ شد زان الپ اُلُغ ( 4 ) همانطور كه گفته : اختلاف خلق از نام اوفتاد * چون به معنى رفت آرام اوفتاد ( 5 ) سپس براى تأييد اين معنى تأييد آورده به اختلاف رومى و ترك و فارس كه همه انگور مىخواستند ، امّا يكى انگور مىگفت ، ديگرى عنب ، سومى ازم و چهارمى استافيل . ( 6 ) در مورد منازعه موسى ( عليه السلام ) و فرعون هم گفته است : چونكه بىرنگى اسير رنگ شد * موسيى با موسيى در جنگ شد
1 - مثنوى : دفتر دوّم ، 53 . 2 - مثنوى : دفتر دوّم ، 185 . 3 - خيراتيه 2 / 57 ، و براى اطلاع بيشتر به همين كتاب از ص 52 به بعد مراجعه كنيد . 4 - مثنوى : دفتر ششم ، 1865 ، مغ به معنى بت پرست ، الپ : دلير و الغ به معنى بزرگ است . 5 - مثنوى : دفتر دوّم ، 3741 . 6 - مأخوذ از يونانى به معنى خوشه انگور و به معنى زبان كوچك نيز آمده است و باكتريهاى استافيلوكوك كه مولّد بسيارى از بيمارىها عفونى در انسان مىباشند به مناسبت معنى اوّل به اين اسم ناميده شدهاند ، چون به صورت دانههاى خوشه انگور در كنار هم ديده مىشوند .
374
نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي جلد : 1 صفحه : 374