نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي جلد : 1 صفحه : 367
اگرچه با آنچه در اوّل باب راجع به قضاء و قدر گفته مخالف است . ( 1 ) و امّا در مورد قضا و قدر الهى در غير افعال عباد مثل خلقت عالم و آدم و آسمان و زمين ما را نمىرسد كه در آن غور كنيم . در نهج البلاغة از اميرالمؤمنين ( عليه السلام ) چنين آمده است : سئل أميرالمؤمنين عن القدر ؟ فقال ( عليه السلام ) : طريق مظلم فلاتسلكوه ، و بحر عميق فلا تلجوه ، و سرّاللّه فلا تتكلّفوه . ( 2 ) « از اميرالمؤمنين على ( عليه السلام ) از قدر پرسيده شد ؟ حضرت فرمود : راهى تاريك است ، در آن گام برنداريد ، و دريايى ژرف است ، داخل آن نشويد ، و راز نهانى خداوند است ، آن را بر عهده مگيريد . » ( خود را به زحمت نيندازيد ) . اكنون كه تا اندازهاى به مذهب جبر و همچنين تفويض آشنا شدى عرض مىكنم كه شيخ المشايخ در كشف الغطاء در باب نجاسات چنين مىفرمايد : « القسم الثانى : ما يترتّب عليه الكفر بطريق الاستلزام كانكار بعض الضروريات الإسلاميّة ، كالقول بالجبر و التفويض أو الإرجاء ( 3 ) أو أنّ الأفعال بأسرها مخلوقة للّه . . . و هذه إن صرّح فيها باللوازم أو اعتقدها كفر و جرى عليه حكم الارتداد الفطري ، و إلاّ فإن تكن عن شبهة . . . استتيب . . . و إن امتنع عزّر ثلاث مرّات . . . » ( 4 ) يعنى : « قسم دوّم از آنچه موجب نجاست مىشود چيزهايى است كه لازمه آن كفر است ، مثل انكار بعض ضروريات اسلام ; همانند قول به جبر و تفويض و
1 - اين كلمه را از مرحوم علامّه ذوفنون آميرزا ابوالحسن شعرانى كه در ترجمه شرح تجريد علاّمه حلى در صفحه 445 در پاورقى نوشته است به يادگار داشته باش كه : هر كس از قاعده لغت خارج شود بايد آن را اثبات كند . رحمة اللّه عليه . 2 - نهج البلاغه صبحى الصالح ، 526 ، كلام 287 . 3 - مرحوم مجلسى در اواخر عين الحياة فرموده است : صفحهاى از صفحات مثنوى نيست مگر آنكه در آن به وحدت وجود و جبر اشاره شده است ، ونيز به صفحه 25 خيراتيه جلد اوّل مراجعه كنيد . 4 - كشف الغطاء : 173 .
367
نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي جلد : 1 صفحه : 367