نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي جلد : 1 صفحه : 324
فنظر بأعينهم و نطق بالسنتهم . . . و نطق بالباطل على لسانه . ( 1 ) « براى كار خويش شيطان را ميزان قرار دادهاند . . . پس شيطان است كه با چشم آنان مىبيند و با زبان آنان سخن مىگويد . . . و باطل شيطان بر زبان او جارى شده است . » خلاصه ، شيطان سرود خوانده ، امّا به زبان مغنّى و نغمه گر ، و صدايى كه پيروان جهنمى شيطان را به حركت مىآورد آن غناء است كه طرب انگيز است . و امّا استفزار به معنى مطلق معصيت ، و صوت به معنى وسوسه بسيار از معانى لغوى آيه شريفه دو راست ، والعلم عنداللّه ، بنابراين ملاك غناء همان است كه ذكر شد و از آيه شريفه و غير آن از آيات و روايات و شهرت ، بلكه اجماع ثابت مىشود . در تتمّه بايد گفت : مقصود آيه صوتى است كه در مزاج معتدل سبب تحريك شود ، نه آن كه كسى كفّ نفس كند از حركت به جهتى از جهات ، يا آن كه از كار افتاده باشد و اين صداها در اواثرى نداشته باشد . و در سابق گذشت كه دودسته در اين موضوع داخلند : مطربان و صوفيّه ، مخصوصاً مثنوى و تابعان او كه گفته : « پس غذاى عاشقان باشد سماع » ( 2 ) بنابراين اشعارى از اين گونه از كتاب مثنوى گمراه كننده و ضلالت است ، به رأى شيعه و سنى ، غير از متصوّفه كه سماع را عبادت دانند ، و اين مخصوص به خود آنها است ; زيرا همه مطربان هم با آنها در اين عقيده كه غناء عبادت است هم عقيده نيستند .