نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي جلد : 1 صفحه : 244
گر هزاران بنده باشندت گواه * شرع نپذيرد گواهيشان بكاه ( 1 ) اغلب علماء اهل سنّت قائل به عدم قبول شهادت بنده هستند ، و مصنّف رسالهگويد : اوّل كسى كه شهادت بنده را رد كرد عمر بود ، در حالى كه آيه شريفه كه مىفرمايد : و استشهدوا شهيدين من رجالكم ( 2 ) يعنى « از دو نفر از مردان خود شهادت بخواهيد » مطلق است ، مگر آنكه سنّت ثابت نبوى آن را مقيّد كند ، نه حديث موقوف بر عمر . اجمالاً مرحوم شيخ طوسى ( قدس سره ) در كتاب خلاف مىفرمايد : العبد اذا كان مسلماً بالغاً عدلاً قبلت شهادته على كلّ احد من الاحرار و العبيد إلاّ على مولاه . . . للآية و اجماع الطائفة و رواياتهم . ( 3 ) يعنى : بنده وقتى مسلمان و بالغ و عادل باشد شهادت او بر هر كس اعم از آزاد و بنده پذيرفته مىشود ، جز بر مولاى خويش ، و بعد مىفرمايد : دليل ما آيه قرآن و اجماع شيعه و روايات آنان است . و خلاصه بهترين دليل بر تسنّن مثنوى بيگانگى او از كتب حديثى شيعه و استناد او به احاديث عامّه مىباشد چنانچه اين معنى از سرتاسر مثنوى روشن و با اندك نگاهى به كتاب منابع و مأخذ احاديث مثنوى مىتوانيد آن را دريابيد . در پايان اين بخش لازم مىدانم به مطلبى اشاره كنم ، و آن اينكه عامّه دليلى بر لزوم متابعت ائمّه اربعه خويش و غير آنها ندارند ، از اين جهت بود كه بعضى خود را مجتهد پنداشتند و گفتند : « هم رجال و نحن رجال » آنان براى خود كسى بودند و ما نيز براى خود ، كسى هستيم و ما هم از روى كتاب و سنّت استنباط مىكنيم مثل غير اين أئمّه اربعه از مجتهدينى كه قبل يا معاصر اينان بودهاند .