نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي جلد : 1 صفحه : 212
است . مثنوى درباره صلاح الدين زركوب چنين گفته است : نيست در آخر زمان فريادرس * جز صلاح الدين صلاح الدين و بس اما پيش از او مرد ، مطابق وصيت صلاح الدين مولوى جنازه او را با رقص و سماع تشييع كرد و به خاك سپرد . حال ملاحظه كنيد سيره رسول خدا ( صلى الله عليه وآله و سلم ) را كه همه اهل سير اين مطلب را آوردهاند و من از منتهى الآمال نقل مىكنم : « اين هنگام [ بعد از جنگ اُحُد ] كمتر خانه اى بود در مدينه كه از آن بانگ ناله و سوگوارى بلند نشود ، جز از خانه حمزه ( عليه السلام ) ، پيغمبر ( صلى الله عليه وآله و سلم ) اشك در چشمانش بگشت و فرمود : و لكن حمزة لابواكي له اليوم يعنى « شهداء أحد گريه كننده دارند لكن حمزه امروز گريه كننده ندارد . » سعد بن معاذ و أُسَيد بن حُضير كه اين سخن را شنيدند زنان انصار را گفتند ديگر بر كشتگان خود نگرييد ، نخستين برويد نزد حضرت فاطمه ( عليها السلام ) و او را همراهى كنيد در گريستن بر حمزه ، آنگاه بر كشتگان خود گريه كنيد ، زنان چنان كردند چون صداى گريه و شيون ايشان را پيغمبر ( صلى الله عليه وآله و سلم ) شنيد فرمود : برگرديد خدا شما را رحمت كند ، همانا مواسات كرديد ; و از آن روز مقرر شد كه هر مصيبتى بر اهل مدينه واقع شود اول بر حمزه نوحه كنند ، آنگاه براى خود ، و فضايل حمزه بسيار است و شعراء بسيار او را مرثيه گفتهاند . » ( 1 ) و پيامبر ( صلى الله عليه وآله و سلم ) درباره جعفر بن أبى طالب مىفرمايد : على مثل جعفر فلتبك البواكي . ( 2 ) « بر همانند جعفر بگريند گريه كنندگان . » عزادارى امام حسين ( عليه السلام ) : « أخرج ابن سعد عن الشعبي قال : مرّ عليّ كرم اللّه وجهه بكربلاء عند مسيره إلى صفين فبكى حتى بلّ الأرض من دموعه فقال : دخلت على رسول اللّه ( صلى الله عليه وآله و سلم ) و هو
1 - منتهى الآمال ، 1 / 46 تاريخ پيامبر اكرم ( صلى الله عليه وآله و سلم ) وقايع سال سوّم هجرت ( جنگ اُحُد ) . 2 - بحارالأنوار ، ج 22 ، ص 276 .
212
نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي جلد : 1 صفحه : 212