چون به آزادى نبوّت هاديست * مؤمنان را ز انبياء آزاديست ( 1 ) اين اشعار اشاره به حديث متواتر بين مسلمين يعنى حديث من كنت مولاه فعلىّ مولاه . . . است كه در نزد شيعه معروف به حديث غدير است ، براى دريافت درياى بيكران مدارك سند و شناخت دلالت اين حديث شريف كافى است كه به كتاب شريف الغدير نوشته علاّمه معاصر امينى ، و يا به كتاب شريف شافى سيّد مرتضى ، و يا تلخيص الشافى شيخ طوسى كه دو كتاب اخير قبل از زمان مثنوى نوشته شده و صدها كتاب كوچك و بزرگ ديگر مراجعه كنيد ، تا آنكه تأويل گرايى ( 2 ) و تحريف مثنوى را در باب بزرگترين دليل امامت على ( عليه السلام ) بعد از پيامبر اكرم ( صلى الله عليه وآله و سلم ) دريابيد .
آيا با وجود اين تحريف بزرگ كسى مىتواند بگويد : مثنوى شيعه بوده و يا تقيّه كرده است ؟
با توجّه به متن حديث و سئوال پيامبر ( صلى الله عليه وآله و سلم ) كه فرمود : ألست أولى بكم من أنفسكم ؟ « آيا من اولاى به شما نيستم از خودتان ؟ » و بعد كه مردم گفتند : چرا چنين است ، و حضرت بلافاصله فرمود : « هر كس را من مولا هستم على مولاى اوست » ناچار بايد مراد آن حضرت أولى به تصرّف باشد ; زيرا بعض معانى مولا مسلّماً در اينجا مراد نيست ، و از آن جمله معنى « معتق » يعنى آزادكننده بنده است . كه حتّى احدى از علماء عامّه اين معنى را در اينجا نگفته است ، و فقط مثنوى چنين تأويل عرفانى از آن كرده است !
مثنوى در اينجا دو تأويل كرده است ، اوّل : مولى را به معتق تحريف كرده است ، كه بر فرض آنكه از نظر لغوى چنين معنايى داشته باشد ، اين معنى منحصر در پيامبر ( صلى الله عليه وآله و سلم ) و على ( عليه السلام ) نيست ; زيرا بسيارى از مردم و صحابه بنده آزاد كردند .

1 - مثنوى : دفتر ششم ، 4538 . 2 - همين تأويل گرايى بزرگترين دستاويز منحرفين به ويژه صوفيّه براى اثبات مرام خويش است ، شما با كمى دقت در همين حديث و كلام مثنوى خواهيد يافت كه حقيقت مراد پيغمبر ( صلى الله عليه وآله و سلم ) چه بوده ، و مثنوى به كجا كشانده است .

202