نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي جلد : 1 صفحه : 185
آنچه مايه تأسّف است اينكه بعضى از اهل سنّت حتى در اعتقادات هم به خبر واحد تمسّك كرده و گويا باز در اين مسأله هم اختلاف اصحاب را مضر نمىدانند ، در حالى كه اصول دين بر پايه اعتقاد است و از جزم و قطع حاصل مىشود ، نه از ظن با وجود اخبار متعارضه و تشتّت آراء و اين در حالى است كه حتى بعضى از علماء آنها مثل سيوطى در فروع نيز قائل به تصويب نيستند . سيوطى در اصول الفقه چنين مىگويد : « هر مجتهدى مصيب نيست ; زيرا حق يكى است و متعدّد نمىباشد ، البته مجتهد اگر در اجتهاد كوتاهى نكرده باشد مأجور است » و استناد به حديث بخارى مىكند كه گفته است « زمانى كه حاكم اجتهاد كرد و بر مبناى آن حكم كرد و به واقع اصابت نمود ، دو پاداش دارد ، و اگر حكم كرد و خطاء كرد ، يك پاداش دارد ، و اگر كوتاهى و تقصير كرد گناه كرده است . » ( 1 ) پس اعتقاد به اينكه صحابه همه عادلند محتاج به دليل قطعى است ، و اين مطلب با نمونههايى كه قبلاً گذشت هرگز ميسّر نمىشود ، آيا باز هم مىگويى مثنوى تقيّه كرده و اشعار مذكور در عنوان را سروده كه : گفت پيغمبر كه اصحابى نجوم ؟ و نيز مثنوى گويد : ما و اصحابيم چون كشتى نوح * هر كه دست اندر زند يابد فتوح ( 2 ) در نسخه « نيكلسون » در عنوان دست بالا را گرفته و به جاى « اصحابى » « امتى » ( 3 ) نوشته است . فروزانفر در مأخذ مثنوى به نقل از مستدرك حاكم و حلية الأولياء و جامع صغيرحديث « مثل أهل بيتى » را ذكر كرده است . ( 4 ) در كتاب ينابيع المودّة قندوزى حنفى رواياتى به همين مضمون نقل كرده و