نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي جلد : 1 صفحه : 184
قول صحابه بيرون نيست ، مأمون گفت : پس تو بقيّه را تخطئه مىكنى ؟ جواب داد : بله . ( 1 ) بهر صورت لازمه قول به عموم اين حديث آن است كه قاتل عمّار ياسر هم در صفين به راه هدايت رفته باشد ، با آنكه اين مطلب با آيات و روايات مستفيضة و واقعيّت سرگذشت بعضى از صحابه ، و همين طور اجماع اهل بيت مخالفت دارد . در اعلام الورى قريب به اين نقل كرده است : وقتى رسول خدا غنائم جنگ حنين را تقسيم مىكرد ، شخصى پيش آمد والعياذ بالله نسبت بىعدالتى در تقسيم غنائم به حضرت داد . حضرت فرمود : او را واگذاريد ، همانا به زودى عدّهاى با گمراهى از دين خارج مىشوند « مارقين » همانطور كه تير از كمان خارج مىشود ، خداوند آنها را به دست محبوبترين خلق خويش مىكشد ( 2 ) كه در اينجا اشاره به خوارج نهروان دارد ، و گفتهاند كه آن مرد حرقوص بن زهير « ذوالثديّة » بوده است . در مجمع البيان ذيل آيه مباركه والذين اتّخذوا مسجداً ضراراً . . . ( 3 ) فرموده است كه جماعتى از منافقين مسجدى براى تفرقه بين مسلمانان ساختند ( 4 ) تا آخر آنچه وارد شده است . خلاصه بعد از نمونههايى كه گذشت چطور اينها همه صحابه را عادل و قول آنان را هدايت مىدانند ؟ من نمىدانم با اختلافى كه در موارد مختلفه - از جمله شأن نزول آيات دارند - چگونه هر دو بر هدايتند ؟
1 - مروج الذهب 3 / 420 . 2 - اعلام الورى ، 121 . 3 - سوره توبه آيه 107 . 4 - مجمع البيان 3 / 72 .
184
نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي جلد : 1 صفحه : 184