نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي جلد : 1 صفحه : 160
مثنوى براى نيك نماياندن عجز عثمان و تعريض به على ( عليه السلام ) و اوج قدرت او در سخن گفتن است و اللّه اعلم ، و پرواضح است كه آنكه از اوّل ، اهل عمل بود على ( عليه السلام ) بود ، در عين حال شهسوار سخن هم بود . ولى من هم به مثنوى مىگويم : سزاوار بود شما هم اين همه از مثنوى خود تعريف و توصيف ننماييد و مغرور نشويد ، كه از شعر گفتن تا بينا شدن و حقّ و باطل را تشخيص دادن راه طولانى است . ( 1 ) درباره اينكه عمر ( به قول او ) اميرالمؤمنين است چنين گفته است : آمده عباس حرب از بهر كين * بهر قمع احمد و استيز دين گشته دين را تا قيامت پشت و رو * در خلافت او و فرزندان او ( 2 ) گشته در شرع او اميرالمؤمنين * پيشوا و مقتداى اهل دين ( 3 ) در دو بيت اوّل اشاره دارد به اينكه در غزوه بدر ، عباس بن عبدالمطّلب به جنگ پيامبر آمد و بالأخره اسير شد و با دادن فديه آزاد شد . ( 4 ) امّا آنچه مسلّم است عباس حتى براى يك روز هم خليفه نشد ، بلى گويا زمزمه
1 - عقيده مولوى در مورد كتاب خود بسيار عجيب و غير عادى است ( چنان كه خواهد آمد ) . اجمالاً به طور جدى معتقد است كه مثنوى هم طراز قرآن است و « لايمسّه إلاّ المطهّرون » شامل آن مىشود . اين مطلب را در ابتداى دفترهاى مثنوى و به خصوص دفتر اول با تأكيد زياد بيان كرده . در كتاب مناقب العارفين نيز حكاياتى از مولوى نقل نموده كه مطلب بالا را تأييد مىكند ، بلكه از برخى موارد آن استفاده مىشود كه العياذباللّه الهى نامه سنايى ( و طبعاً مثنوى ) از صورت قرآن برتر است و چنين استدلال مىكند كه « از آنكه صورت قرآن بر مثال ماست و اين معانى زبده آن » ( مناقب العارفين ، ص 222 و 291 ) . ( إ ) 2 - مثنوى : دفتر اوّل ، 2794 . 3 - اين دو بيت در نسخه نيكلسون كه در دست من است نيست ، ولى در نسخهاى كه به خط سيد حسن ميرخانى هست در ص 74 سطر 8 و همچنين در نسخه وصال ص 74 سطر 12 ، و همين طور در رساله كه از روى نسخه وقار است آمده است . 4 - تاريخ يعقوبى چاپ بيروت 2 / 46 .
160
نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي جلد : 1 صفحه : 160