responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي    جلد : 1  صفحه : 153


در جاى ديگر گويد :
چون ابوبكر آيت توفيق شد * با چنان شه صاحب و صدّيق شد چون عمر شيداى آن معشوق شد * حقّ و باطل را چو دل فاروق شد « دفتر دوّم ، 922 » ( 1 )


خود يعنى تشيّع سلطان و تبعات آن جلوگيرى كند . ( تنبيه الغافلين ، ص 84 نقل از مناقب العارفين . ) نمونه‌ها و نشانه‌هاى زياد ديگرى است كه اين پاورقى گنجايش آن را ندارد . با وجود اين همه دلايل و شواهد ، اين ادّعا ، كه مولوى مثلاً شيعه است . مضحكه‌اى بيش نيست ، و به اصطلاح ، اجتهاد در مقابل نصّ است . تنها رگ صوفى گرى است كه بعضى افراد را وادار مىكند تا با پرده پوشى بر واقعيات ، چنين سخنان بىاساس را اظهار كنند . همين عامل باعث شده است كه اشعار مجعول و غيرواقعى ( در مدح اهل بيت ( عليهم السلام ) و تشيّع ) را به مولوى نسبت بدهند و خصوصاً بعد از رخنه و نفوذ تصوّف در شيعه ( از قرن نهم و بالأخص در دوران صفويه ) اشعارى به نفع وى جعل كنند ، تا مگر مولوى ( در رابطه با تشيّع ) اعاده حيثيت شود و او را با شيعه آشتى دهند . كتاب تاريخ ادبيات ايران مىنويسد : . . . به مولوى غزلها و اشعارى در عهد صفويه نسبت داده‌اند كه دلالت بر تشيّع او مىكند و حال آنكه او سنّى و فقيه حنفى بود و پيداست كه اين اشعار . . . از مجعولات شيعه ( صوفى ) و مخصوصاً از مخترعات صفوى است . ( ج 3 / 1 ، ص 469 ، تأليف ذبيح ا . . . صفا ) . از آنچه گفته شد روشن مىشود كه عنوان كردن تقيه براى توجيه روش مولوى نيز مضحكه ديگرى است كه سخنان و آثار و . . . مولوى آن را به شدّت تكذيب مىكند . اگر واقعاً كسى شيعه و پيرو مذهب اهل بيت ( عليهم السلام ) باشد و در عين حال در موقعيّت و شرايط تقيه قرار بگيرد ، افعال و سخنان وى متناسب با جوّ تقيه و در حد ضرورت شكل مىگيرد ، ( و اين براى كسانى كه از بيرون شاهد آن هستند و به خصوص آيندگان ملموس و روشن خواهد بود ) ، نه اينكه چون كاسه داغ‌تر از آش معاويه را تا مقام اولياء اللّهى بالا ببرد و لباس كرامت بر او بپوشاند ، يا سكوت و عجز عثمان از بيان خطبه ( در نماز جمعه ) را رندانه و با زيركى ، كرامت و فضيلت جا بزند . براستى چه ضرورت و دليلى وجود داشت كه تا اين حد در ستايش افراد مذكور پيش برود و درباره اشخاصى چون معاويه و عثمان سخنانى بگويد و ابتكارى به خرج دهد كه شايد هيچ عالم سنّى قبل از او به زبان نياورده باشد . آيا كتابهايى چون حلية الاولياء ، طبقات شعرانى و حتى تذكرة الاولياء عطار كه نام برخى از ائمه ( عليهم السلام ) و سخنان آنان را ( هر چند كم ) آورده‌اند خلاف تقيه عمل كرده‌اند ؟ به قول يكى از بزرگان توجيه مذكور شبيه به داستان آن مرد است كه در كمال زيبايى مىرقصيد و انواع حركات را از خود بروز مىداد . وقتى به او اعتراض كردند كه چرا چنين عملى را انجام دادى ، در مقام عذرخواهى برآمد و گفت : مجبور بودم . به او گفتند : اى بدبخت اگر مجبور بودى پس چرا چنين خوش رقصيدى ؟ ! كسى كه از هنر رقاصى تو خبر نداشت ! ثانياً : مولوى نشان داده كه در مذهب و مرام خود چندان هم اهل نرمش و گذشت و اعمال تقيه نبوده است . افراط و اصرار مولوى بر سماع ، عليرغم مخالفت‌هاى شديد فقها و حتى برخى صوفيان معاصر خود ( چنان كه در جاى خود خواهد آمد ) ، و همچنين پيروى بىچون و چرا نسبت به شمس تبريزى ، با همه اعتراض‌ها و كشمكش‌ها كه پيش آمد و . . . نشان مىدهد كه مولوى در مسايل اصولى ( به عقيده خود ) اهل مماشات و تسامح و تقيه نبوده است . ثالثاً : محيط قونيه و به طور كلى آسياى صغير ( روم ) كه مولوى در آنجا زندگى مىكرد ، به علل مختلف از جمله حضور عده كثيرى از كفار ( مسيحى ، يهودى و . . . ) در ميان مسلمانان ، شيوع تصوّف ، سهل انگارى حكّام سلجوقى درباره اديان و مذاهب ، تركتازى مغول و . . . محيطى بود كه تا حدودى لاقيد و كم تعصب به شمار مىرفت ، و انواع مذاهب و اديان را در خود جاى داده بود . ( مولانا جلال الدين ص 48 ) در هر صورت در جواب ناآگاهان يا متجاهلان ، بايد سخن فرزند مورد علاقه مولوى يعنى سلطان ولد را يادآورى كرد كه در حق پدرش مىگويد : حضرت پدرم از اول حال تا آخر عمر « عمروار » هر چه كرد براى خدا كرد . . . ( مناقب العارفين ، ص 309 ) . ( إ )

153

نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي    جلد : 1  صفحه : 153
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست