< فهرس الموضوعات > سماع ، ميراث نامبارك شمس < / فهرس الموضوعات > < فهرس الموضوعات > نگاهى دوباره < / فهرس الموضوعات > سماع ، ميراث نامبارك شمس سخن از ويژگيهاى شمس بدون نام بردن از سماع و جايگاه آن در مرام شمس تبريزى ناتمام است .
مولوى قبل از ملاقات با شمس ، به شهادت كتابهاى تاريخى ( از جمله اشعار فرزند مولوى ) ، اهل سماع و شعر و نى و رباب و . . . نبود . ( 1 ) ليكن بعد از ملاقات و خودباختگى در برابر شمس تبريزى چنان غرق موسيقى و غنا و رقص صوفيانه گرديد كه تاريخ زندگى خود را از آن لبريز كرده است . كارى كه هيچ نبىّ و وصيى انجام نداده است ! ( 2 ) شمس ، سماع را براى به اصطلاح « اولياء » فريضه و واجب مىداند ! ، فتوايى كه دين و شريعت و كتاب و سنّت با تمام وجود آن را تكذيب مىكند . از اين رو بعضى از مريدان شمس و مولوى گفته‌اند : « سماع مولانا شايد اسلامى نباشد ولى بىترديد انسانى است » . ( 3 ) نگاهى دوباره سرگذشت مولوى و همچنين شمس تبريزى را تاحدوى شناختيد . اينك اين سؤال مطرح مىگردد كه آيا شمس تبريزى با ويژگيها و عملكردهايى كه گذشت استحقاق آن را داشت كه مولوى وى را به عنوان معشوق بىانباز تلقّى كند ، و وجود و عقيده و احساس خود را در پاى او ببازد ، و آن چنان شيفته شود ، كه بنا به نقل ، براى وى شاهد و شراب از محلّه يهوديان فراهم كند .
در اين جا سخن فراوان است همين مقدار اجمالاً اشاره مىشود كه به نظر نمىرسد اين همه فدايى گرى و خودباختگىِ مولوى ناشى از نبوغ و برجستگى فوق العاده شمس

1 - رساله سپهسالار ، ص 24 و 65 . مناقب العارفين ص 89 . 2 - به گوشه‌اى از افراط گريهاى مولوى نسبت به سماع در شرح احوال مولوى اشاره گرديد . 3 - اين جمله از مولوى شناس معاصر ، نويسنده كتاب مولانا جلال الدين است ( مولانا جلال الدين ، ص 374 ) .

100