نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي جلد : 1 صفحه : 45
منبر و خطابه او كه از بيان بسيار خوب برخوردار بود و از علوم متداول نيز بهرهداشت مورد توجه و علاقه بسيارى از مردم قونيه ( خصوصاً خراسانىهاى مهاجر و بانفوذ ) قرار گرفت ، و عدهاى را به سوى خود جذبكرد . با نگاهى به مجالس سبعه ، كه مشتمل بر خطابههاى وى است ، تسلط و استادى وى در وعظ و منبر روشن مىگردد . خطبههاى عربى و مسجّع ، داستانها و مثلهاى متعدد و مناسب ، اشعار گوناگون و زياد ، اخبار و احاديث و . . . در آن كتاب ، ذوق منبرى وى را نشان مىدهد . در هر صورت مولوى در اين مرحله در كسوت و لباس علماء و فقهاء ظاهر مىشد و آداب و رسوم آن را حفظ مىكرد . مردم نيز او را به همين عنوان مىشناختند . تحصيلات و شهرت وى در اين مدت ذخيره مناسبى شد تا از آن براى مرحله بعد استفاده كند . به عبارت ديگر تحصيل و دانش او در اين مرحله موجب شد كه عليرغم تغيير موضع وى و ترك درس و بحث و . . . بتواند مثنوى را درمرحله بعد با تكيه بر معلومات سابق بسرايد . همچنين اين شهرت ، به اضافه حمايت فراوان سلاطين سلجوقى و وزيران آنها ، ( 1 ) باعث شد كه وى در برابر فشار مخالفين ( اعم از صوفى و غيرصوفى ) تاب بياورد ، و دچار سرنوشتى چون سرنوشت تلخ شمس تبريزى نگردد . ( 2 ) مولوى و شمس تبريزى فصلِ ديگر زندگى مولوى كه فصلى جنجال برانگيز و پرسروصداست ، از آن زمان آغاز مىشود كه به دست صوفى كهنه كارى به نام « شمس تبريزى » صيد مىگردد . داستان زندگى شمس تبريزى و افكار و خصوصيات روحى و مرشد و پيرِ وى و . . . نياز به بحث جداگانهاى دارد ، كه فشردهاى از آن خواهد آمد .