نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي جلد : 1 صفحه : 42
پاك باز آنجا وجود خود تمام * تا شوى ذات خدا كل والسلام سلطان ولد ، فرزند و تربيت شده شمس و مولوى ، درباره مرشد و قطب چنين مىگويد : « مردان خدا ، كه آلت حق شده باشند ، كبر و تواضع ايشان ، بخل و سخاى ايشان ، عدل و ظلم ايشان ، خواب و بيدارى ايشان همه يكسان باشد و يك حكم دارد . چنان كه در كارهاى خدا اعتراض نشايدكردن ، مريد نيز در حق شيخِ و اصل بايد كه چنين باشد . و رياضت و تنعّم ( خوشى ) و خواب و بيدارى ، و هر صفتى كه آن موجب انكار ( ناپسند ) هست ، چون از شيخ بيند آن همه افعال دونِ ( پست ) كودكانه را در سلِك كرامات و معجزات داند ! ! . . . و اگر چنين نباشد او را مريد حقيقى نگويند » . ( 1 ) اينك بعد از اين مقدّمه به شرح حال مختصرى از مولوى مىپردازيم : مولوى كه نام وى جلال الدين محمد است ، بنابر نقل مشهور ، در سال 604 هجرى در شهر بلخ و در عصرى كه امواج تصوّف همه جا را فراگرفته بود متولد گرديد . پدر مولوى پدر وى بهاءالدين محمد ، خطيب سرشناس شهر بلخ بود . منابع مستقل و معتبر در مورد شخصيّت بهاءالدين محمد مطلب قابل توجهى ننوشتهاند . و اين نشان مىدهد كه وى از موقعيت علمى ممتازى برخوردار نبوده است . ( 2 ) آنچه مسلّم است ، اينكه پدر مولوى يكى از واعظهاى مشهور شهر ، و داراى گرايشات صوفيانه بوده است . البته تصوّف وى بيشتر رنگ مدرسهاى داشت و صوفى ميانه رو به حساب مىآمد ( نظير تصوّف اوليّه مولوى ) . بهاءالدين معاصر فخر رازى و هر دو در شهر بلخ زندگى مىكردند . به علت گرايش
1 - معارف سلطان ولد ص 65 . 2 - مقصود منابعى است كه قبل از شهرت مولوى نوشته شده است . در مقابل ، مريدان نزديك به عصر مولوى مدارج علمى و مقامات معنوى و كشف و كرامات زيادى براى او اثبات كردهاند .
42
نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي جلد : 1 صفحه : 42