نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي جلد : 1 صفحه : 118
بعد از بيان نكته مذكور ، اكنون به بررسى چگونگى همانندى تصوّف و آئينهاى ديگر و احتمال سرايت و نفوذ آن در ميان مسلمانان مىپردازيم . همانندى تصوّف و آئينهاى غير اسلامى با نگاهى به جغرافياى فرهنگى جهان در صدر اسلام نقاطى نزديك مرزهاى مسلمانان مىيابيم كه عقيده و مرام آنها با افكار و آداب صوفيان كم و بيش شباهت دارد . در غربِ بلاد اسلامى مكتب « نو افلاطونى » با افكارى چون كشف و شهود و رياضت و . . . رواج داشت . همچنين « آئين گنوسى » با ويژگيهايى نزديك به آن ، پيروانى را به خود جلب كرده بود . در شرق ، باقى مانده برخى مذهبها و مكتبهاى ايرانى چون تعاليم « حكماى خسروانى » ( چنان كه گفته مىشود ) و آئين « ميترا » شباهت هايى با تصوّف داشت . فروغىدر اين زمينه مىنويسد : نظر به كمال شباهت حكمت افلاطونيان اخير با تعليمات عرفانى و تصوّف مشرق زمين ، و به ملاحظه اين كه در مأه ششم جمعى از حكماى يونان كه از افلاطونيان اخير بودند به ايران آمدند ، بعضى از محققين برآن شدهاند كه عرفان و تصوّف ما از آن منبع بيرون آمده است . ( 1 ) يكى از نويسندگان متمايل به صوفيّه كه ارتباط و اقتباس تصوّف از حكمت نو افلاطونيان را مورد تأييد قرار داده و بر آن تأكيد مىكند و مطالب مشروحى در اين زمينه آورده ، دكتر غنى در كتاب « تاريخ تصوّف در اسلام » است . وى تصريح مىكند كه : انتشار آراء فلوطين و پيدا شدن فلسفه نو افلاطونى در بين مسلمين بيش از هر چيزى در تصوّف و عرفان مؤثر بوده است . ( 2 ) مهمتر از آن « آئين بودائى » و « مذهب هندو » است كه همانندى فراوانى باتصوّف داشتند .
1 و 2 - عارف و صوفى چه مىگويند ، ص 31 و 22 .
118
نام کتاب : نقدى بر مثنوى ( فارسي ) نویسنده : سيد جواد المدرسي جلد : 1 صفحه : 118