< شعر > ( ( 14 ) ) مه فشانَد نور وسگ عوعو كند هر كسى بر خلقت خود مىتند ( ( 16 ) ) چون كه نگذارد سگ آن بانگ سقم من مهم سيران خود را كى هلم ( ( 17 ) ) چون كه سركه سركگى افزون كند پس شكر را واجب افزونى بود ( ( 28 ) ) زاغ در رز نعرهء زاغان زند بلبل از آواز خوش كى كم كند < / شعر > شما كه با نيت وخلوص راه سعادت خود واجتماع را در پيش گرفته‌ايد نه تنها عوعو اخلالگران نبايد شما را از راه باز بدارد ، بلكه در مقابل تشديد عوعو شما هم بايد به نيرو وكوشش خود بيافزاييد آن فرد وجامعه‌اى كه بنشيند ومنتظر آن باشد كه بزودى روزى فرا خواهد رسيد كه تمام قوانين وعوامل طبيعت وساير انسانها دست توافق بهم داده وبا خواسته هاى آن فرد يا جامعه هماهنگ گشته واز تزاحم وتصادم با اراده وروش او دست خواهند برداشت ، خوبست كه چنين انسانهايى براى خود جهان هستى ديگرى بسازند وتمام قوانين وعواملش را مطابق خواسته هاى خود به وجود بياورند چنانكه در مبحث بعدى خواهيم ديد : جهانى كه ما در آن زندگى مىكنيم : داراى اجزا وخواصى است كه هر يك با داشتن موقعيت مخصوص كم وبيش هويت خود را حفظ وتثبيت مىكنند وبه اجزاء ديگر ميدان باز نمىكنند كه هويت خويش را آنچنانكه هست يا بدان سان كه مىخواهند ، يكه تاز آن ميدان نمايند .
قدرت موقعيت وجودى يا بىاعتنايى به عامل مزاحم بر دو نوع عمده تقسيم مىگردد :
نوع يكم - قدرت طبيعى اعم از طبيعى محض يا قراردادى وغيره ، اين گونه قدرتها جريان ونفوذ خود را در مقابل عوامل با اندازه ها وكيفيتهاى مختلف

68