responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 13  صفحه : 625


< فهرس الموضوعات > تمامى قصهء آن فقير و نشان جاى آن گنج < / فهرس الموضوعات > < فهرس الموضوعات > تفسير ابيات < / فهرس الموضوعات > تمامى قصهء آن فقير ونشان جاى آن گنج < شعر > ( ( 1938 ) ) باز سوى قصه باز آى اى پسر قصهء گنج وفقير آور به سر ( ( 1939 ) ) اندر آن رقعه نوشته بود اين كه برون شهر گنجى دان دفين ( ( 1940 ) ) آن فلان قبهء كه در وى مشهد است پشت او در شهر ورو در فدفد است ( ( 1941 ) ) پشت كن در قبه رو در قبله آر وانگهان از قوس تيرى در گذار ( ( 1942 ) ) چون فكندى تير از قوس اى سعاد بر كَن آن موضع كه تيرت اوفتاد ( ( 1943 ) ) پس كمانى سخت آورد آن فتى تير پرّانيد در صحن فضا پس كلند آورد وبيل او گشت شاد كَند آن موضع كه آن تير اوفتاد ( ( 1945 ) ) كنده شد هم او وهم بيل وتبر خود نديد از گنج پنهانى اثر ( ( 1946 ) ) همچنين هر روز تير انداختى ليك جاى گنج را نشناختى ( ( 1947 ) ) چون كه اين را پيشه كرد او بر دوام فچفجى افتاد اندر خاص وعام < / شعر > تفسير ابيات برگرد به قصهء گنج وفقير وآن را به پايان برسان . در آن رقعه چنين نوشته بود كه گنجى در بيرون شهر در زير خاك مدفون است .
در مسافتى از شهر زيارتگاهى است كه پشتش به شهر ورويش به بيابان است . تو برو به نزد آن زيارتگاه وپشت به ساختمان آن مزار ورو به قبله بايست وآن گاهاى خوشبخت ، تيرى از كمان رها كن ، تير بهر كجا كه افتاد ، آنجا را حفر كن . فقير جوان كمانى سخت آورد وتير را در همان فضا كه در گنج نامه تعيين كرده بود انداخت وخود دنبالش رفت وجاى تير را پيدا كرد وشادمان رفت وكلنگ وبيل آورد وهمان موضع را هر چه كند به گنجى نرسيد . آن قدر در كندن وجستجو

625

نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 13  صفحه : 625
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست