نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 13 صفحه : 592
< فهرس الموضوعات > روايت < / فهرس الموضوعات > < فهرس الموضوعات > تفسير ابيات < / فهرس الموضوعات > < شعر > ( ( 1774 ) ) ور نه در دلشان بود آن مفتكر نيست معشوقى ز عاشق بىخبر ( ( 1775 ) ) اى تو جوياى نوادر داستان هم فسانهء عشق بازان را بخوان ( ( 1776 ) ) بس بجوشيدى در اين عهد مديد ترك جوشى هم نكردى اى قديد ( ( 1777 ) ) ديدهاى عمرى تو داد وداورى وآنگه از ناديدگان ناشىترى ( ( 1778 ) ) هر كه شاگرديش كرد استاد شد تو سپستر رفتهاى اى كور لُد ( ( 1779 ) ) خود نبود از والدينت اختيار هم نبودت عبرت از ليل ونهار < / شعر > روايت « امير المؤمنين عليه السلام : « فهبنى يا الهى وسيدى ومولاى وربى صبرت على عذابك فكيف اصبر على فراقك » ( 1 ) ( امير المؤمنين عليه السلام در نيايش خود با خدا مىگويد : اى خداى من ، اى آقا وسرور وپروردگار من ، مىپذيرم كه به عذابت صبر كنم ، چگونه جدايى تو را تحمل نمايم . ) تفسير ابيات زنى به شوهرش گفت : آهاى اى مردى كه همهء مراحل مروت را با يك راه سپرى كردهاى ، چرا تيمار ونوازشم نمىكنى ؟ آخر تا كى مرا خوار وپست خواهى داشت ؟ شوهر پاسخ داد : من اگر چه برهنهام ، ولى مىكوشم ودست وپا مىكنم ومخارجمان را تهيه مىكنم . مخارج ومعاش وپوشاك تو بر من واجب است ، من هم كوتاهى نمىكنم ، تا بتوانم آنها را براى تو مىآورم . زن آستين پيراهنش را كه بسيار خشن وچرك بود به شوهر نشان داد و - < شعر > گفت كز سختى تنم را مىخورد كس كسى را كسوه زين سان آورد ؟ < / شعر >
( 1 ) دعاى كميل ، امير المؤمنين عليه السلام . .
592
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 13 صفحه : 592