نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 13 صفحه : 590
گفت : اين پاسخ برگشت به آخرين سنگر است كه در مقابل سؤال صوفى كنده شده است . در شمارهء پنجم اين مطلب را مىبينيم كه : < شعر > خار ار چه جان بكاهد گل عذر او بخواهد سهل است تلخى مىدر جنب ذوق مستى < / شعر > حافظ چند صباحى ناملايمات وتلاش گذران در مقابل ورود به پيشگاه الهى وابديت قابل توجه واعتنا نيست . اين قضيه هم كاملًا صحيح است ، ولى پاسخ سؤال صوفى را كه چرا چنين موفقيتى بدون زحمت ورنج به دست انسانى مىرسد ؟ نمىدهد . به نظر مىرسد شمارهء اول بتواند از عهدهء جواب سؤال مزبور برآيد . تفسير ابيات قاضى به صوفى مىگويد : اگر تلخىها وزشت وزيبا وسنگ ودر نبود واگر نفس وشيطان وهوى وزخم وتقلا وپيكارى وجود نداشت ، پس خداوند چگونه مىتوانست بندگان را با نامهاى شايستهء : بردباران ، راست گويان : انفاق كنندگان . بخواند . بدون آن امور رستم وحمزه ويك نابكار سست دل يكى بود وعلم وحكمت باطل ومحو مىگشت . مگر نمىدانى علم وحكمت چراغى فرا راه رهروان است ، اگر همهء انسانها در هر حال دل خواهشان مىتوانستند راه حق وحقيقت را به پيمايند ، حكمت ودانشى وجود نداشت . لختى بيانديش وبراى دكان طبيعت پست وشوره آب خود ، هر دو عالم را ويران مساز . البته ، اى صوفى عزيز ، -
590
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 13 صفحه : 590